عبدالخالق جرفی
26.06.2018
پیرامون اجلاس واشنگتن و شرکت سازمان های ملت های فدرال خواه
در چند هفته گذشته خبرهایی در سایت ها و بعضی خبرگزاری ها پیرامون یکسری نشست ها و ائتلاف ها جهت تشکیل یک اپوزسیون سراسری پخش شد و بدلیل اینکه یکی از احزاب اهوازی – حزب تضامن دمکراتیک اهواز – در آن نیز شرکت کرده بود ، لازم دیدیم مروری هر چند کوتاه به آن بیاندازیم .
پس از روی کار آمدن ترامپ و تغییرات ریشه ای سیاست آمریکا در قبال ایران ، تکاپوی بسیاری از طرف نیروهای خارج از کشور ، که در اپوزسیون شورای ملی مقاومت ، برای خود جایی نمی بینند ، صورت گرفت که در سیاست جدید آمریکا جایی برای خود فراهم کنند  . این نیروها با یادآوری نمونه سرنگونی صدام حسین جهت  تشکیل یک اپوزسیون و ائتلاف ، تلاش دارند تا همان سناریو را در ایران تکرار کنند . اصلی ترین این نیروها ، سلطنت طلبان هستند که بفکر ایفای نقش مرکزی هستند  . جریان های سلطنت طلب که در جریان تظاهرات و قیام دی ماه نام آنها با شعارهایی که در چند شهر در طرفداری از رضا شاه بر سر زبان ها افتاد و همچنین در گردهمایی های پاسارگارد نقش طرفدراران سلطنت بوضوح مشخص شد ، برآن شده اند که توده گریز از مذهب آخوندی را که بدلیل ضعف نیروی چپ انقلابی ، راه گذشته را در نوردیده ، در ترازوی خود قرار داده و با آن مانور آلترناتیوی بدهند . از طرف دیگر نیروها و احزاب ملت های غیر فارس که در بلاتکلیفی برسمیت شناخته نشدن از طرف اپوزسیون سراسری بدنبال ائتلافی هستند که آنها را برسمیت بشناسد ، تلاش می کنند تا نیرویی بیابند که با آن به شرط شناسایی خود و حقوق ملیت ها ، ائتلاف و همکاری کنند .
در حال حاضر قویترین نیروی متشکل که خود را یگانه آلترناتیو می داند و حاضر نیست احزاب ملیت ها را در خود بپذیرد ، شورای ملی مقاومت ایران به رهبری سازمان مجاهدین خلق است . سازمان مجاهدین خلق در حال حاضر حمایت تعدادی از عناصر متنفذ در دولت ترامپ را پشت سر خود دارد و بهمین دلیل می خواهد ، یکه و تنها با تعداد معدودی از نیروهایی که سالیان با او متحد شده اند ، مسیر گذشته را ادامه دهد . برای شورای ملی مقاومت شعار ” نه شیخ ، نه شاه ” یک شعار استراتژیک و مرز سرخ نزدیکی به این یا آن گروه است . و بهمین دلیل نیروی سلطنت طلب در یک دشمنی آشکار و رودرو با شورای ملی مقاومت و بویژه سازمان رهبری کننده آن یعنی مجاهدین خلق می باشند . اما این شورا بدلیل اینکه فاقد نیروی ملیت ها است ، و همچنین هنوز آمادگی پذیرش و شناسایی ملیت های غیر فارس و نمایندگان آنها را ندارد ، نمی تواند یک آلترناتیو سراسری بحساب آید و این از دید و نظر نیروهای فعال و تاثیر گذار پنهان نیست . و این البته نقطه ضعف جدی شورای ملی مقاومت می باشد . اما با توجه به اینکه قیام های ملت های غیر فارس و بویژه ملت عرب الاحواز در طی دو دهه و بطور خاص در قیام های اخیر که در سطح منطقه ای پوشش تبلیغاتی وسیعی داشت ، توانست خود را بعنوان نیرو و پتانسیلی که در هر تغییری باید او را بحساب آورد ، نظر دور اندیشان سیاست جهانی را به خود جلب کرد ،  این فرصت را  به سلطنت طلبان داد تا با استفاده از این شرایط ، خود را از یک نظام ملغی به یک نظام بدیل معرفی کنند . آنها به یک سیاهی لشکر نیاز داشتند و مجموعه ملیت ها را برای اینکار مناسب دیدند .
در تاریخ 10 ژانویه 2018 اجلاسی در واشنگتن برگزار شد که حدود 70 نفر در آن شرکت داشتند . شرکت کنندگان که اکثریت آنان سلطنت طلبان بودند با دعوت از افراد و دیگر گروهها که شامل کنگره ملیتهای فدرال ایران هم می شود ، نمایشی را به اجرا در آوردند که در همان روز نخست ، شکست آن بر همگان آشکار شد .
هدف تعیین شده این اجلاس ” سرنگون کردن حکومت اسلامی ایران و برقراری یک حکومت دمکراتیک و سکولار بود .  در این نشست سخنرانی دکتر کریم عبدیان نماینده حزب تضامن و برخورد نیروهای سلطنت طلب با وی انعکاس گسترده داشت و باعث موضع گیری های دیگران شد .
اما اهداف واقعی این تشکل جدید چه هست ؟
1- جلوگیری از سرمایه گذاری دولت آمریکا روی شورای ملی مقاومت بعنوان آلترناتیو سرنگون طلب
2- خنثی سازی خط تهاجم نظامی و تشدید تحریم ها علیه رژیم حاکم بر ایران
3- جا انداختن بدیل سلطنت طلبان بجای شورای ملی مقاومت در صورت حتمیت سرنگونی حکومت ایران جهت حفظ یکپارچگی کشور
اهداف فوق نشان از یک ترس و وحشت از سرنگون شدن حکومت اسلامی ایران است . و در واقع همسو با تلاش های لابی ایرانی در خارج از کشور است که می خواهد القاء کند که حکومت فعلی جایگزین دمکراتیک و مردمی ندارد ، و در صورت سرنگونی به سمت آشوب و جنگ داخلی خواهد رفت و کل منطقه تا سالها در بحران گرفتار خواهد شد . این سیاست سعی دارد به آمریکاییان بفهماند که بدلیل نبود یک آلترناتیو مورد اتفاق همه ، سرنگونی به نفع آمریکا و منطقه نخواهد بود و بهتر است به سمت مذاکره رفت .
همچنین تبلیغ علیه اقدام نظامی و تشدید تحریم ها و ترس از روی آوردن حکومت ایران به سمت نظامی گری و بحرانی کردن بیشتر منطقه ، سلاحی است که لابی حکومت ایران سالها از آن استفاده کرده و می کند و اکنون این تشکل جدید است که این نقش را بازی می کند . ترس سلطنت طلبان از اقدام نظامی از آن جهت است که قدرت نظامی و سرکوبگر حکومت ایران از بین برود و فضا برای فعالیت ملیت ها بیش از هر وقت باز شود و در تعادلات سیاسی نقش آنها در تعیین نوع حکومت در آینده پایه ای شود . در حالیکه خط سلطنت طلبان همان شعار یک ملت ، یک زبان ، یک پرچم است .
عوامل نزدیکی احزاب ملیت های فدرال  و سلطنت طلبان
1- شرایط جهانی و بویژه سیاست جدید آمریکا در قبال ایران
2- عدم پذیرش ملیت ها بوسیله شورای ملی مقاومت و بویژه سازمان مجاهدین خلق
3- ضرورت پیوستن احزاب ملیت های فدرال در یک ائتلاف سراسری و گسترده
اهداف احزاب ملیت های فدرال  در پیوست یا گسست از این یا آن ائتلاف
1- ضرورت شناساندن و مطرح ساختن ملیت ها در هر پلاتفرم در سطح نیروهای سیاسی سراسری
2- ضرورت شناساندن و مطرح کردن ملیت ها و نشان دادن ثقل و جایگاه ملیت ها در روند سرنگونی و پس از آن ، در سطح دولتها و بویژه آمریکا
این اهداف که در سالهای اخیر با فعالیت گسترده اعضای کنگره ملیتها شدت یافته است ، صحنه سیاسی در خارج از کشور را از انحصار دو نیروی فعال مجاهدین و سلطنت طلبان خارج ساخته و توانسته با امکانات محدود ، فعالیت ها و مبارزات ملیت ها را منعکس کنند .
شکست اجلاس 10 ژوئیة واشنگتن
– این اجلاس شکست خورد . دلیل شکست این اجلاس در ماهیت متضاد عناصر شرکت کننده بود . بین شعار یک زبان یک ملت و یک پرچم سلطنت طلبان و چند ملت ، چند زبان و یک حاکمیت غیر متمرکز کنگره ملیت ها تضاد حل ناشندی است . حاکمیت 50 ساله سلطنت طلبان که بر نابودی ملیت های غیر فارس پایه گذاری شده بود ، تجربه ای است که دیگرهرگز نباید به سراغ آن رفت . سلطنت طلبان که تمام هم و غم خود را در حفظ یکپارچگی ” ایران ” به هر قیمت ، ولو به قیمت نابودی ملیت های دیگر می خواهند  ، ناگزیر از پیوند با سپاه پاسداران در شرایطی که نمودهایی از فروپاشی ظاهر شوند ، خواهند بود . آنها به هیچ وجه مفهومی به اسم ” حق تعیین سرنوشت خلقها ” را نه می فهمند ، نه باور دارند و نه به آن گردن خواهند زد . چنانکه یکی از جناح های آنها ( حزب پان ایرانیست ) در بیانیه که بعد از این اجلاس صادر کرد ، به صراحت اعلام کرد که ، ” صدای هر گونه تجزیه طلبی را در گلو خفه خواهیم کرد  ” این تشکل نژاد پرست که برای احیای مجدد سلطنت تلاش می کند مطالبات ملیت های غیر فارس را در زمره تجزیه طلبی می داند و این ماهیت ایدئولوژی تمام سلطنت طلبان است . بنابرین نزدیکی به این جریان و تلاش برای ایجاد یک ائتلاف سیاسی ، قبل از هر چیز کمک به جریانی است که مانع ارتقاء مبارزه ملیت ها در خارج از کشور و عامل ضربه زدن به آن در داخل کشورمی باشد.
– این اجلاس شکست خورد ، بدلیل اینکه نیروی رهبری یک انقلاب و قیام در مدار سرنگونی حاکمیت ایران ، نمی تواند بر دوش جریان مشکوکی باشد که وجوه  مشترک آن با حکومت جمهوری اسلامی ایران بسیار بیشتر است تا با نیروهای دمکراتیک و مردمی سرنگون طلب .
– و در فرم ، این اجلاس شکست خورد ، بخاطر اینکه نیروهای غیر سلطنت طلب و بویژه ملیت ها را بعنوان سیاهی لشکر دعوت کرده بود و می خواست از آنها استفاده ابزاری بکند .
چه باید کرد ؟
شکی نیست که نمایندگان ملیت ها چه در شکل فدرالی و چه در شکل استقلال طلب باید صحنه را بدست بگیرند و هر کدام به شیوه خود و با توجه به امکانات خود در صحنه خارجی تلاش کنند تا سیاستمداران و دولتمردان را متقاعد کنند که بدون حضور ملیت ها و نمایندگان آنان هیچ جریانی نمی تواند آلترناتیو حاکمیت ایران فعلی باشد . و هرگونه سرمایه گذاری روی آنان بدون حضور و مشارکت فعال ملیت ها ، سرنوشت ” یوگسلاوی سابق ” را بهمراه خواهد داشت .
اما قبل از هر چیز سازمان های ملیت های غیر فارس باید :
1- جبهه خود را مشخص سازند . متحد خود را از متحد دشمن تمیز دهند و با متحدین خود که :
– بطور عملی سرنگون طلب باشند .
– حق تعیین سرنوشت خلق ها را برسمیت بشناسند و حاضر باشند در چارچوب یک ایران آزاد و دمکراتیک این حق تعیین سرنوشت را در اشکال مختلف خود – بر اساس توافقات – پیاده کنند .
2- خود را از نو و برای این مرحله سازماندهی کنند . یک استراتژی ، یک رهبری ، یک سخنگو ، و یک ارگان خبری – تبلیغاتی
3- مخاطبان واقعی خود را در داخل و خارج از کشور ، پیدا کرده و سازماندهی کنند . از آنها نیروی اصلی برگزار کننده هر اعتراضی چه در صحنه داخلی و چه خارجی بسازند .
تمام .

By A A

Related Post