دستگیری شاعران عرب؛ ترس خامنهای از قیام و سقوط نظام
در روزهای اخیر، گزارشهایی از موج جدید دستگیری شاعران، معلمان، و فعالان فرهنگی عرب در اهواز منتشر شده است. این دستگیریها که به دستور مستقیم دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی انجام میشود، با هدف سرکوب و ترساندن هرگونه حرکت اعتراضی در میان اقشار مختلف مردم صورت میگیرد.
هدف اصلی این اقدامات، جلوگیری از شکلگیری قیامهایی مشابه انتفاضه “زن، زندگی، آزادی” است که نظام را در سالهای اخیر به لرزه انداخته بود. این موج سرکوب که در پی شکست سنگین نظام در سوریه و کاهش نفوذ منطقهایاش شدت گرفته، نشاندهنده ترس فزاینده خامنهای و نظام از آغاز یک خیزش مردمی است.
واقعیت این است که نظام جمهوری اسلامی، سالهاست پایگاه مردمی خود را از دست داده است. اقتصاد کشور در وضعیت بحرانی قرار دارد، تورم و گرانی نفس مردم را بریده، و ارزش پول ملی تقریباً به صفر رسیده است. صادرات نفت، که اصلیترین منبع درآمد حکومت بود، بهشدت کاهش پیدا کرده و حتی این درآمد اندک نیز صرف هزینههای نظامی و ماجراجوییهای خارجی میشود که هیچ منفعتی برای مردم ندارد.
از سوی دیگر، محور مقاومت که سالها دستاویز تبلیغاتی جمهوری اسلامی بود، عملاً فروپاشیده است. شکستهای پیدرپی در سوریه، عراق، لبنان و یمن نشان داده است که این سیاست نه تنها ناکارآمد بوده بلکه موجب تضعیف بیشتر نظام شده است. اکنون حتی متحدان منطقهای نظام نیز بهدنبال راهی برای فاصله گرفتن از آن هستند.
اما بحران نظام به این موارد ختم نمیشود. اختلافات داخلی میان نظامیان و نیروهای سپاه پاسداران بر سر حمایت از نظام، بیش از هر زمان دیگری شدت گرفته است. بسیاری از فرماندهان سپاه و ارتش دیگر حاضر نیستند تمام سرمایه خود را برای دفاع از رژیمی که مشروعیت مردمی و کارآمدی سیاسی خود را از دست داده، به خطر بیندازند.
از سوی دیگر، سامانه دفاعی جمهوری اسلامی نیز بهشدت آسیبپذیر شده است. حملات مکرر اسرائیل به مراکز نظامی و تأسیسات هستهای در خاک ایران، و ناتوانی حکومت در پاسخ دادن به این حملات، ضربه بزرگی به اعتبار نظام وارد کرده است.
با روی کار آمدن دوباره ترامپ، که سیاستی تهاجمی علیه جمهوری اسلامی دارد، شرایط برای حکومت دشوارتر خواهد شد. ترامپ بهوضوح نشان داده است که هیچ نوع سازشی با جمهوری اسلامی را قبول ندارد و آماده است تا آخرین میخ را بر تابوت این نظام بکوبد.
در این میان، هرگونه خیزش مردمی میتواند بهسرعت به سقوط نظام منجر شود. تجربه اعتراضات سالهای گذشته نشان داده است که مردم ایران دیگر از سرکوب و تهدید نمیترسند و آمادهاند تا برای دستیابی به آزادی و عدالت، هزینه بدهند.
دستگیری شاعران، معلمان و فعالان عرب در اهواز، نشان از وحشت نظام از شکلگیری هرگونه حرکت اعتراضی دارد. نظام میداند که جامعه ایران بهشدت ملتهب است و کوچکترین جرقهای میتواند شعلههای یک قیام بزرگ را روشن کند.
اما سرکوب تنها به تأخیر افتادن سقوط منجر خواهد شد، نه جلوگیری از آن. نظامی که اقتصاد، سیاست، و امنیتش فروپاشیده، پایگاه مردمیاش را از دست داده، و در جامعه جهانی منزوی شده است، محکوم به سقوط است. اکنون دیگر حتی هواداران پیشین نظام نیز به این نتیجه رسیدهاند که جمهوری اسلامی توانایی اداره کشور را ندارد.
مردم ایران، از هر قومیت و گروهی، نشان دادهاند که دیگر به وعدههای دروغین این رژیم باور ندارند. شعارهایی که در اعتراضات اخیر شنیده شد، بهوضوح نشاندهنده خواست عمومی مردم برای پایان دادن به حکومت آخوندی بود.
روزهای جمهوری اسلامی بهسرعت به پایان نزدیک میشود. هرچند رژیم تلاش میکند با سرکوب، بازداشت، و شکنجه معترضان، بقای خود را تضمین کند، اما این تلاشها تنها به تعمیق نفرت عمومی و تسریع سقوط نظام منجر خواهد شد.
سید جلال الفاضلی