اینک سه روز از حمله نظامی ترکیه به شهر افرین سوریه میگذرد. این شهر با جمعیت ۸۰ هزار نفری، اینک در معرض بمبارانهای مداوم از هوا و زمین قرار دارد. عمده جمعیت این شهر را کودکان، زنان و پیران و از کار افتادگان تشکیل میدهند که اینک ساعت ها و روزهای خود را در وحشت و خشونت و مرگ برآمده از جنگی می گذرانند که هر لحظه به آنها نزدیک میشود. هدف دولت اردوغان ظاهرا نابودی نظمی است که عمدا کردها و تحت نام «په یه ده» و… در پروسه تحولات هولناک برآمده از جنگ داخلی در سوریه و درگیری با جریان اهریمنی داعش آن را شکل داد. بخش کرد نشین یا کانتونهای کرد در واقع امن ترین مناطق در طول جنگ ویرانگر داخلی در سوریه بود. خبرهای گزارش شده در سه روز گذشته بمباران های ارتش ترکیه از زمین و هوا حکایت از مرگ و یا زخمی شدن مردم و بویژه زنان و کودکان دارد.
نتایج برخورد نظامی با مسئله کرد در ترکیه
پرسش اساسی این استکه رجب طایب اردوغان رئیس جمهور ترکیه چه هدف و یا هدفهایی را از این لشکر کشی به افرین دنبال میکند؟ آیا حقیقا حمله نظامی به افرین و تلاش اقتدار سیاسی در ترکیه برای نابودی «په یه ده» و اتحاد نیروهای دمکراتیک سوریه» که متشکل از کردها، عربها و ترکمن ها در سوریه است، خواهد توانست پاسخی عقلانی برای مسئله کرد در ترکیه بیابد؟ یا که برعکس، این حمله نظامی، آنهم در خاک کشوری دیگر (سوریه) تخم های نفاق، کینه و نفرت را از هر دو سو در دل مردم خواهد کاشت و زمینه تعمیق بحران در چشم انداز ترکیه را فراهم خواهد ساخت؟
پرسش اساسی دیگر این استکه آیا مسئله کرد با توسل به جنگ و خونریزی خواهد توانست پاسخی در ترکیه برای خود بیابد؟ ۴۰ سال جنگ و خونریزی در ترکیه میان ارتش و نیروهای امنیتی ترکیه و گروههای سیاسی نظامی کرد در ترکیه و دهها هزار قربانی این جنگ داخلی، حکایت روشن شکست و اضمحلال تکیه بر شیوه نظامی و جنگی برای حل مسئله کرد در این کشور است. اگر دولتی با دومین ارتش ناتو موفق نشده است که در چهل سال به یک جنبش چریکی غلبه بکند و بویژه هر روز که گذشته جنبش سیاسی کرد در افکار عمومی کشورهای مختلف جایگاهی مهم برای خود کسب کرده و حتی در بحرانهای سیاسی نظامی منطقه به متحدین قابل اطمینان دولت های بزرگ غربی تبدیل شده اند، میتواند با شگرهای نظامی و جنگی محو و نابود گردد؟
پاسخ عقلانی به این سیاست بسیار روش است. مسئله کرد در ترکیه تنها با توسل به یک راه حل سیاسی و در ظل یک رفرم دمکراتیک در حقوق سیاسی قابل حل و فصل است. مردم کرد نیز چون هر خلق دیگر حق یک زندگی ارزشمند و قابل احترام را دارند و باید که بدور از تحقیر و تبعیض بتوانند زندگی سیاسی اجتماعی و اقتصادی خود را ورق بزنند. یک ترکیه دمکراتیک و پیشرفته از نظر سیاسی و اقتصادی میتواند مناسب ترین سرزمین برای زندگی خلق کرد در ترکیه باشد. اما خشونت، تحقیر و تبعیض علیه این خلق و یا هر خلق غیرحاکم دیگری به جز ویرانی راه به جایی نمیبرد.
بنابراین تصور من بر آن نیست که اردوغان نمیداند که با توسل به جنگ و خونریزی و تکیه بر نظامیگری در برخورد با مسئله کرد در ترکیه راه بجایی نخواهد برد. بنابراین دلایل فرمان اردوغان برای حمله نظامی به شهر افرین در سوریه تحت نام مبارزه با تروریسم، را بایستی درجای دیگر جستجو کنیم. من به این مورد در بخشهای بعدی نوشته خواهم پرداخت.
نقش روسیه در جنگ افرین و علل آن؛
پرسش بعدی و بسیار مهم در حمله نظامی به شهر افرین عقب کشیدن نیروهای نظامی روس از منطقه افرین و لغو ممنوعیت پرواز بر فراز این شهر توسط روسیه بود. اقداماتی که شرایط حمله نظامی ترکیه به شهر افرین را امکانپذیر ساخت. علت عقب نشینی روسیه از افرین و تنها گذاشتن این شهر در مقابله حمله نظامی ترکیه چه میتواند باشد؟
بسیار آشکار است که روسیه مهم ترین متحد بشار اسد در جنگ داخلی سوریه بوده است. اینک بعد از جنگ علیه داعش چه از سوی نیروهای دولتی سوریه و چه از سوی کردها این نیروی اهریمنی از صحنه سیاسی نظامی سوریه حذف شده است. بخش عمده کشور تحت کنترل نیروهای بشار اسد قرار دارد. عمده ترین مناطقی که موفق شده اند در طول جنگ با داعش نظم سیاسی اجتماعی خود را در مناطق خود جاری کنند کانتونهای کردی در سوریه است. به بیان دیگر اگر در بخشهای عمده کشور بشار اسد به کمک روسیه و ایران موفق شده است سیطره خود را برقرار سازد، اما در بخش کانتونها کردی یک نظم سیاسی نسبتا قدرتمندی شکل گرفته است که در فردای مذاکرات بشار اسد با کانتونهای کردی مجبور خواهد شد امتیازاتی را برای این منطقه قائل شود. این اجبار در عقب نشینی دولت مرکزی سوریه برای توافق با نیروهای سیاسی و نظامی دیگر در این کشور خود زمینه ها و پایه های اولیه دمکراسی سوریه را یک در چشم انداز سیاسی میان مدت فراهم میسازد.
اما علت موافقت روسیه با ترکیه برای حمله به افرین و سپس به مونبیچ آنچنانکه اردوغان مدعی است، درهم کوبیدن قدرت نظامی سیاسی کردها در این منطقه توسط ترکیه و تضعیف موقعیت آنها در مقابل بشار اسد و داد و ستد های سیاسی آتی با دولت مرکز این کشور است. به بیان دیگر «په یه ده» و احزاب متحد آن در نیروهای دمکراتیک سوریه بزرگترین مانع در مقابل اعمال انحصاری قدرت سیاسی توسط بشار اسد در سوریه خواهند بود. از آنجایی که دولت بشار اسد قدرت تقابل با نیروهای مسلح در کانتونهای کردی را ندارد، روسیه این ماموریت را با کمال میل به اردوغان سپرده است. ماموریتی که نه تنها میتواند ترکیه را در باتلاق جنگ گرفتار سازد بلکه حتی چشم انداز دمکراتیزه شدن دولت سوریه را در آینده مسدود میکند. به بیان دیگر فرمان حمله اردوغان به افرین بزرگترین خدمت وی به گسترش دیکتاتوری بشار اسد در سوریه نیز هست.
اهداف اردوغان در جنگ افرین؛
رسوایی های ناشی از سیاستها اردوغان پایانی نمی شناسد. آخرین این روسوایی ها تلاش برای کودتا توسط مراد و متحد قبلی اش فتح الله گولن بود. رسوایی پرونده رضا صراف و دور زدن تحریم ها علیه دولت ایران و رشوه خواریهای مربوط به آن، احتکار و انتقال پولهای کلان توسط نزدیکان وی به بهشت های مالیاتی، تبدیل ترکیه به زندان خبرنگاران و تحمیل محدویت قابل توجه به مطبوعات و مدیا. رفتارهای حساب ناشدهء وی در برخورد با آمریکا، کشورهای اروپایی، اسرائیل و بسته شدن سفارتخانه های ترکیه در بعضی از کشورهای عربی و خلاصه شعله ورکردن دامنه جنگ در سوریه به دلیل کمک به گروههای ارتجاعی و اسلامگرای درگیر در آن توسط وی را بایستی از جمله رسوایی هایی دانست که احتمال شکست وی در انتخابات آتی را فراهم میسازند.
در عین حال در آخرین انتخابات ترکیه ناقوس شکست ناپذیری اردوغان خاموش شد. نزدیک شده ۲۰۱۹ ، سال انتخابات ریاست جمهوری با قانون اساسی جدید تعیین کننده ترین انتخابات پیش روی اردوغان به حساب می آید. کوبیدن بر طبل «بقاء ترکیه»!، گویا بقاء ترکیه در مخاطره قرار دارد! و جنگ علیه تروریسم حتی در آنسوی مرزها! را به مثابه یک معضل لاینحل برای افکار عمومی ترکیه تبدیل کرده است. شرایط بحرانی درون ترکیه با تعمیق قطبی شدن در عرصه سیاسی و مهندسی قوه قضایی و زندانی کردن نمایندگان مجلس ملی ترکیه و خبرنگاران مستقل و معترض و مهمتر از آن استمرار ششمین بار «وضع فوق العاده در کشور» خود به دامنه این رسوایی ها افزوده است.
تنها شیوه ایی که میتواند حیات سیاسی اردوغان را در انتخابات پیش رو نجات دهد افکار عمومی درگیر در جنگی خارجی است! و بدینوسیله هم صدای اعتراض ها سرکوب میشود، هم مطبوعات و مدیا مهار میشود. اردوغان و تیم آکپ وی با شگرد جنگ راه بیانداز و حکومت کن بخش های فقیر و دین گرای ترکیه را از وضعیت بحرانی کنونی در ترکیه دور نگهداشته و آنها را برای شرکت در انتخابات آتی و رای دادن به وی در سال ۲۰۱۹ آماده نگاه میدارد.
مرکز ثقل تفکر اردوغان تحکیم پایه های آتوریتر قدرت سیاسی خود در ترکیه است. بروز جنگ در خارج از مرزهای کشور یعنی افرین هم افکار عمومی را مشغول خود میدارد، هم اعتراضات درونی را به محاق میکشد و هم شرایط را برای شکل گیری یک قهرمان جنگی! در انتخابات آتی فراهم میسازد و بدین وسیله رای مردم تهیدست، دین گرا و ناآگاه از سیاستهای ویرانگر اردوغان، آنها را در انتخابات سال آتی به قربانگاه قدرت و مکنت خود می کشاند.
يونس شاملي
۲۰۱۸۰۱۲۲