ترجمهی مقالهای از نیویورک تامیز که در تاریخ ۱۸ ژانویه ۲۰۱۸ منتشر شد.
سازمان ملل – نیجریه، سوریه، سومالی. و حالا ایران.
به طرق مختلف، در هر کدام از این کشورها بحران آب ماشهی ترکیبی از ناآرامیهای مدنی، مهاجرتهای دستهجمعی، شورش و یا حتی جنگ تمامعیار را کشیده است.
تجربیات آنان در دوران تغییرات اقلیمی درسهای زیادی برای بسیاری کشورهای دیگر دارد. سازمان جهانی منابع اخیرا در مورد افزایش جهانی تنش حول آب هشدار داد که «۳۳ کشور در سال ۲۰۴۰ با تنش بسیار بالایی مواجه خواهند بود.»
کمبود آب میتواند موجب تظاهرات خیابانی شود: دسترسی به آب یک علت معمول ناآرامی در هندوستان بوده است. این کمبود میتواند توسط گروههای تروریستی مورد استفاده قرار بگیرد: الشباب تلاش کرده تا بیشترین بهرهبرداری را از جوامعی که بیشترین آسیب را از خشکسالی در سومالی دیدهاند، بکند. کمبود آب میتواند باعث مهاجرت دستهجمعی از روستاها به شهرهای پرجمعیت شود: در طول ساحل خشک، مردان جوانی که نمیتوانند از زمین زندگی کنند، در حال ترک خانههایشان هستند. و نهایتا میتواند موجب شورش شود: بوکوحرام در نیجریه، چاد و نیجر بر روی این شکاف سوار شد.
ایران آخرین نمونهی کشورهایی است که در آنها بحران آب به نارضایتی عمومی دامن زده است. این به طور خاص در مورد شهرهای کوچکی که از قبل هم جزو داغترین مناطق جهان بودند، صادق است. مزارع عقیم شده و دریاچهها تبدیل به منابع گرد و خاک شدهاند. میلیونها نفر به شهرها و شهرکهای مرکزی استانها نقل مکان کرده و بیکاری به نارضایتی فزاینده در بین جوانان منجر شده است. در چنین شرایطی خشکسالی عظیمی هم از راه رسیده و برای ۱۴ سال ادامه دارد.
کوتاه سخن، بحران آب – چه توسط طبیعت به وجود آمده باشد، چه سومدیریت و چه هر دو – یک هشدار زودهنگام برای دردسری است که در پیش است. یک گروه از مقامات سابق ارتش ایالات متحده در دسامبر هشدار دادند که تنشهای آبی که آنها از آن به عنوان کمبود آب آشامیدنی یاد میکردند به عنوان «یک فاکتور فزاینده در نقاط گرم و بحرانخیز جهان» خودنمایی خواهد کرد.
این مقامات بازنشسته در گزارشی که توسط سی.ان.آ، یک سازمان تحقیقاتی در آرلینگتون ویرجینیا منتشر شده نتیجه گرفتهاند: «با افزایش جمعیت جهان و تاثیرات اقلیم متغیر، ما شاهد افزایش چالشهای ناشی از تنشهای آبی به مرور زمان هستیم.»
تغییرات اقلیمی ایران را گرمتر و خشکتر خواهد کرد. عیسی کلانتری وزیر سابق کشاورزی، یک بار گفته بود که اگر به کمبود آب توجهی نشود، شرایط به قدری سخت خواهد شد که ۵۰ میلیون ایرانی مجبور خواهند شد دستهجمعی کشور را ترک کنند.
آیا آب دلیل ناآرامیهای اخیر در ایران است؟
نه کاملا. آب به تنهایی دلایل آغاز اعتراضات در اوایل ژانویه و گسترش سریع آن به تمام کشور را توضیح نمیدهد. اما همانطور که دیوید میشل، یک تحلیلگر مرکز ستیمسون میگوید، کمبود آب چه شیرهای آب خالی در شهرها باشد، چه چاههای خالی در روستاها و چه طوفان گرد و غبار برخاسته از دریاچهی در حال مرگ ارومیه، یکی از عمومیترین و در تیررسترین نشانههای شکست دولت در ارائهی خدمات پایهای است.
او گفت: «آب دولت را به زیر نخواهد کشید. اما مولفهای است – در بعضی شهرها مولفهی مهمی است – از شکایتها و سرخوردگیها.»
او همچنین گفت که مدیریت آب «مهمترین چالش سیاسی» دولت است.
چطور وضعیت اینقدر بد شد؟
مثل خیلی از کشورها از هندوستان تا سوریه، ایران هم بعد از انقلاب ۱۹۷۹ میخواست تا به لحاظ غذایی روی پای خودش بایستد. این به خودی خود هدف بدی نبود. اما همانطور که کاوه مدنی، متخصص ایرانی آب میگوید، به این معنی بود که دولت کشاورزان را تشویق میکرد تا محصولات زراعی نیازمند آب زیاد مانند گندم در سراسر کشور بکارند. دولت از این هم فراتر رفت و به کشاورزان برق ارزان و بهای خوب برای گندمشان ارائه کرد که یک کمکهزینهی دوطرفهی موثر بود که به عنوان انگیزهای برای کشت گندم و استخراج آب زیرزمینی بیشتر عمل میکرد.
نتیجه: بنا به نظر کلاودیا سادوف، یک متخصصی که در حال تهیهی گزارش بانک جهانی در مورد بحران آب در ایران است «۲۵٪ کل آبی که از آبخوانها، رودخانهها و دریاچهها گرفته شده، از مقداری که بتوان آن را [توسط طبیعت] جایگزین کرد، تجاوز کرده است.»
برداشت از آبهای زیرزمینی در ایران، امروز در بین سریعترین نرخها در جهان قرار دارد و به قدری است که طبق محاسبات آقای میشل ۱۲ استان از ۳۱ استان کشور «تمام منابع آبی خود را ظرف ۵۰ سال آینده مصرف کرده و به اتمام خواهند رساند.» در بخشهایی از کشور، کمبود آب زیرزمینی باعث نشست زمین شده است.
آب یک ابزار سیاسی قدرتمند است و برای چرب کردن سبیل پایگاه روستاییشان، رهبران ایران و به طور خاص سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بر روی رودخانهها سدسازی کردند تا آب را به مناطق کلیدی ببرند. در نتیجه بسیاری از دریاچههای ایران خشک شدهاند. این شامل دریاچهی ارومیه هم میشود که زمانی بزرگترین دریاچهی شور منطقه بود و از دههی ۱۹۷۰ تاکنون، ۹۰٪ از حجم خود را از دست داده است.
آیا تغییرات اقلیمی نقشی بازی میکند؟
طبق گفتهی دولت، ایران شاهد ۲۵٪ کاهش در منابع آب سطحی – بارش باران و ذوب برف – تا سال ۲۰۳۰ خواهد بود. در کل منطقه هم تابستانهایی با دمایی بین ۲ تا ۳ درجهی سلسیوس گرمتر از دمای کنونی پیشبینی میشوند. بارش باران هم ۱۰٪ کاهش خواهد یافت.
یک مطالعه توسط دو دانشمند موسسهی فنآوریهای ماساچوست در سال ۲۰۱۵ نشان میداد که با نرخ فعلی گرمایش «بسیاری از شهرهای اصلی در منطقه ممکن است از حد توان بشر برای بقا فراتر بروند.»
برای رهبران این کشور که با بحران آب مواجه است، تلخترین درس در کشور همسایهشان سوریه است. این کشور دچار خشکسالی فزاینده از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۹ شد که این خود باعث مهاجرتّهای جمعی از روستاها به شهرها و سپس افزایش بیکاری در بین جوانان شد. مردم دچار سرخوردگی شدند. و در سال ۲۰۱۱ اعتراضات خیابانی آغاز شدند تا توسط دولت بشار اسد در هم شکسته شوند. سرخوردگی ناشی از زندگی تحت حکومت توتالیتر اسد انباشته شد. جنگ داخلی آغاز شد و به خاورمیانه از نو شکل داد.
جولیا مککوئید، نایب رییس سی.ان.آ میگوید که آب مستقیما به درگیری نمیانجامد. «آب کاتالیزور است. چیزی است که میتواند سیستم را در هم بشکند.»
ترجمه صفحه عطش