حال که اعتراضات فروکش کرده است، فعالان و اهل قلم و به طور کلی جامعه مدنی ایران باید مسئولانه به نقد شعار “ما آریائی هستیم، عرب نمیپرستیم” بپردازند. به هر حال این شعار در تجمعات مختلف به گوش میرسد، و به نظر میرسد با هیچ عکسالعمل جدی هم مواجه نمیشود. این شعار فقط یک شعار نژادپرستانه نیست، یک شعار احمقانه و ضد ایرانی هم هست.
بدون تردید سازندگان و ترویجدهندگان این شعار، آریائیکارانی هستند که اهداف نژادپرستانه و عربستیزانه دارند. محافل خاصی در روزنامههای رسمی کشور هم افکار ضدعربی خود را پنهان نمیکنند. روی سخن این نوشته با این محافل نیست.
اما در این هم نباید تردید کرد که رواج این شعار در میان بخشهائی از معترضان لزوماً با اهداف سازندگان شعار یکی نیست، و به همین خاطر باید موضوع بیشتر شکافته شود. از آنجائی که در این مملکت سر عرب را در عزا و عروسی میبرند، عدهای شوخی شوخی باورشان شده است که چون این حکومت اسلامی است، لابد دستپخت عربهاست. و هر چه بدبختی داریم ناشی از حمله 1400 سال پیش عرب به ایران است.
این شعار آشکارا نژادپرستانه است. چون هم مردم ایران را از یک نژاد خاص میداند و میگوید ما آریائی هستیم، و هم اتینک خاص دیگری را با نام متهم میکند. سؤال اینجاست، چه کسی گفته ما آریائی هستیم؟ در شأن یک ملت نیست که در جهان امروز شعاری نژادمحور از آن شنیده شود، و بدتر از آن نژاد خود را هم اسباب تفاخر بداند. واقعیت این است که ما مردم ایران از دهها و بلکه صدها تیره و تبار هستیم و جملگی هم ایرانی هستیم. و چنین شعار نژادگرایانهای را باید به شدت محکوم کنیم تا کسانی که ناخواسته در دام آن افتادهاند آگاه شوند.
این شعار احمقانه هم هست. چون میگوید ما عرب نمیپرستیم. آخر کدام عربی از دیگری خواسته که او را بپرستد؟ کدام عربی، عرب دیگر را میپرستد که از غیرعربها هم خواسته باشد که همان عرب را بپرستند؟ اتفاقاً سواد اعظم عربهای جهان منتقد این همه علاقه ایرانیان به زیارت قبور و تقدس درگذشتگان و توسل به امامان هستند. بعضاً ایرانیها را مُردهپرست و قبرپرست و شخصپرست هم مینامند و به شرک هم متهم میکنند.
این شعار ضدایرانی هم هست. اگر ایران را با هندوستان مقایسه کنیم بهتر میتوان موضوع را بیان کرد. هندوستان بیش از یک میلیارد نفر جمعیت دارد. اکثریت مطلق این کشور هم پیرو آئین هندوست. اما در عین حال هندوستان بزرگترین جمعیت مسلمان جهان را هم دارد. به همین خاطر هندوستان خود را یک کشور اسلامی هم میداند و در تشکلهای مربوط به جوامع اسلامی، از جمله سازمان کنفرانس اسلامی مشارکت میکند. در هندوستان میراث اسلامی به عنوان بخشی از تاریخ این کشور گرامی داشته میشود.
همین وضعیت را ایران در منطقه خلیج دارد. جمعیت بومی عرب ایرانی که قرنها ساکن این سرزمین بودهاند، از جمعیت بومی اغلب کشورهای عربی منطقه بیشتر است. در قرون گذشته بخش بزرگی از میراث دانشمندانی که زادگاه آنها جغرافیای کنونی ایران است، به عربی نگاشته شده است. زبان فارسی چنان پیوندی با عربی دارد که اغلب استادان این زبان، عربی را هم به نیکی یاد میگیرند تا بر میراث کلاسیک فارسی بیشتر تسلط داشته باشند.
با این همه هموطن عرب، و با این همه پیشینه و میراث عربی، ایران یک کشور عربی هم هست. و علیالاصول هر گونه توهین به عرب و شعار نژادپرستانه علیه عرب، باید شعاری ضدایرانی هم ارزیابی بشود.
از صفحه فيس بوك آقاي محمد بابايي