در سوگ عیدی صیاحی..
مردی از تبار حته و محی
از صبح که خبر درگذشت عیدی صیاحی.. ابورامی.. را شنیدم غم و اندوه بزرگی بر دل و ذهنم مستولی شد.. بهویژه آن که شب قبل من و خانواده برنامهریزی کرده بودیم که تعطیلات تابستان را به اسپانیا سفر کنیم و هم استراحتی کرده باشیم و هم با بزرگ مردی چون ابورامی از نزدیک دیدار کرده و برگهایی از تاریخ ناگفته مبارزات مردم عرب اهواز را با او مرور کنیم..
احساس عجیب و در عین حال جدیدی را در خودم حس کردم.. هرگز دیداری از نزدیک با ابورامی نداشتم اما بهشدت از فقدان او غمگین و ملول شدم.. نمیدانم شاید این احساسات بهدلیل حس همذاتپنداری میان همه مهاجران از وطن باشد.. یا شاید هم حاصل حسرت از دست دادن دیدار با مردی که نوجوانی و جوانی و عمرش را در یکی از مهمترین مراحل تاریخ سیاسی مردم عرب اهواز سپری کرد.. و من موفق به دیدار با او.. و شنیدن روایتهای دست اول از آن دوران پر آشوب و حوادث نشدم..
لقمههای نهار با زور وارد حلقم میشدند.. بغض خفهام کرده بود و چشمانم پر از اشک شده بودند.. مردم عرب اهواز مردی را از دست دادند که هم برای سرزمینش هم برای اسکندرون هم برای فلسطین هم برای ظفار و هم برای جولان جنگیده بود.. در یمن و لیبی و سوریه و عراق و لبنان زندگی چریکی کرده و بهترین لحظات عمرش را در کنار رفقا و همرزمایش.. برای نوشتن تاریخی جدید.. بر خلاف جریان غالب تاریخ سیاسی خاورمیانه نوین.. مبارزه کرده بود..
مگر یک ملت چقدر از چنین انسانهای از خودگذشته و بیادعا.. اما سرسخت و با اراده به خود میبیند..
مجبور شدم پس از نهار و بهرغم باران و سردی هوا در لاهه.. به بهانه پیادهروی به خارج از خانه بروم و کمی از حس دردناک فقدان این بزرگ مرد بکاهم..
باد تندی میوزید و انگار زمستان تمایل به تمام شدن ندارد..
وقتی در ذهنم زندگی ابورامی و مرحله فعالیت مبارزاتی او را مرور میکردم به خودم گفتم که آیا این شرایط مرحلهای و تاریخی هستند که مبارزان را میآفریند.. یا انسانها با همت و تلاش و تصمیمات خود به مراحل تاریخی شکل و شمایل میدهند و تاریخساز میشوند..
حسرت و افسوس آنجاست که عربهای اهواز در سده گذشته جز قربانیان معادلات جهانی و منطقهای بودند و تاریخ بر خلاف خواستهها و آرزوهایشان نگاشته و به اجرا گذاشته شد..
اما با قرائت همین تاریخ تلخ و مرارتبار.. همان گونه که جابر احمد.. هم رزم ابورامی در کتاب خاطراتش.. الحصاد المر.. به ما یادآوری کرده.. انسانهای بزرگ با تمام کاستیها و تندبادها و موانع به ظاهر عظیم.. راه خودشان را پیدا میکنند و برای ملت خود به مثابه قطبنما و فانوس دریایی در بزنگاههای تاریخی خواهند درخشید..
تاریخ معاصر مردم عرب اهواز مملو از انسانهای بیادعایی چون ابورامی است که هر چند نامی از آنها در کتابهای تاریخ و سیاست معاصر خاورمیانه نیست.. اما مبارزات مستمرشان هم مانع حذف نام و هویت جمعی «ما» از صفحه تاریخ شده و هم به «ما» انگیزه مبارزه در تمام حوزههای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی در داخل و خارج از وطن داده است..
یادت گرامی و خاطرهات زنده باد ابورامی..
علي حيدري