در میان معضل بزرگ مهار کردن حکومت ایران از یک سو و کنترل تحرکات نظامی اسرائیل از سوی دیگر، روسیه تلاش میکند در دامی که کشورهای غربی در سوریه برایش تدارک دیدهاند، نیفتد. کشورهای غربی همواره از مسکو خواستهاند که به تهران فشار بیاورد تا شبهنظامیان تابع خود را از سوریه خارج کند. مسئله خروج شبهنظامیان تابع ایران از سوریه برای جلوگیری از درگیری مستقیم ایران و اسرائیل و شروع مجدد جنگی فراگیر در منطقه، اکنون به خواستهای جدی از سوی مراکز تصمیمگیری در غرب تبدیل شده است و چنانچه روسیه نتواند به گونهای ایران را مهار کند و درگیری میان تهران و تلآویو به طور مستقیم صورت گیرد، مسکو ناگزیر خواهد شد بخشی از امتیازهای خود را در سوریه از دست بدهد.
این معضل بزرگ و در عین حال سرنوشتساز برای سوریه باعث شده تا روسیه به «دیپلماسی توافق» ناممکن میان دو دشمن (ایران و اسرائیل) که تا دیروز بر مسئله «حفظ رژیم اسد» توافق ضمنی داشتهاند، روی آورد. اما با همه تلاشهای مسکو رویدادهای اخیر ثابت کرد که توافق بر اصل «حفظ رژیم اسد» میان تهران و تلآویو با پیشینهها و دیدگاههای مختلفی بوده است به طوری که این اختلافات اکنون همزیستی مشترک دو دشمن دیرینه زیر سقف مدیریتی روسیه را ناممکن کرده است. روسیه که در پاییز سال ۲۰۱۵ به طور ناگهانی وارد بحران سوریه شد اکنون مجبور است یکی از این دو را انتخاب کند، اسرائیل یا ایران!
روسیه وقتی وارد سوریه شد به خوبی آگاه بود که تنها با ۲۵ جنگنده و چند کشتی دریایی و ۳ هزار سرباز و مشاور نظامی و چند شرکت امنیتی خصوصی نمیتواند میدان جنگ داخلی در این کشور را سامان دهد؛ از سوی دیگر رهبری سیاسی و نظامی این کشور نمیخواهد نیروی نظامی بزرگی از ارتش روسیه را به سوریه اعزام کند چون از تکرار سناریوی افغانستان میترسد؛ علاوه بر این مسکو امید خود به نیروهای پیاده نظام اسد یا بازسازی آنها را از دست داده بود پس مجبور شد تا برای خارج کردن مناطق گسترده از کنترل مخالفان سوری، از نیروهای سپاه و شبهنظامیان تابع آن به عنوان نیروی پیاده نظام خود استفاده کند به همین دلیل ایران به عنوان یکی از عوامل قدرت روسیه در سوریه تبدیل شد. در مقابل، ایران نیز از حضور میدانی خود در سوریه برای اعمال نفوذ بر میز مذاکرات صلح ژنو و آستانه میتواند ابراز وجود کرده و از «منافع» خود دفاع کند و با وجود نارضایتی روسیه از تلاشهای ایران برای اتخاذ یک سیاست مستقل خارج از اراده و چارچوب سیاست مسکو در سوریه و اصرار تهران بر گذر از خطوط قرمز تعیین شده در توافقهای سرّی و علنی میان روسیه و اسرائیل، تهران توانست موضع استراتژیک خود را در معادله ژئوپولتیک روسیه حفظ کند؛ روسیه تا کنون تلاش کرده تا برخی حساسیتهای ایران را مراعات کند. مراعات حساسیتهای ایران از سوی مسکو به حساب نگرانیهای اسرائیل نسبت به حفظ امنیت ملی مرزهای شمالیاش که ایران برای باز کردن جای پایی در آنجا سخت تلاش میکند، تمام شد.
البته این به معنای دستکم گرفتن موقعیت اسرائیل و تاثیر این کشور بر بحران سوریه از سوی مسکو نیست اما روسیه نمیتواند به طور کامل از حملات هوایی اسرائیل به اماکن مشترک نظامی سوری-ایرانی- روسی مانند فرودگاه نظامی « T-4 » چشمپوشی کند. به همین دلیل روسیه طی روزهای گذشته به تل آویو هشدار داد که تکرار ضربات سنگین نظامی علیه مواضع مهم رژیم اسد، مانند حملات هفته گذشته، میتواند به خارج شدن اوضاع از کنترل یا تضعیف نقش اداره و کنترل مسکو بر اوضاع در سوریه منجر شود و سربازان اسرائیلی را در معرض مستقیم حملات جناحهای مسلح اسلامگرایان تندرو یا شبهنظامیان شیعه تابع ایران قرار دهد در این صورت منطقه وارد جنگی پر هزینه خواهد شد که نتایج آن برای هیچ کس تضمین شده و مشخص نیست.
تل آویو به خوبی میداند که حادثه سرنگونی جنگنده اسراییلی F-16 از طریق عملیات پدافندی مشترک سوری- ایرانی بدون همکاری و هماهنگی شبکه رادار روسیه از پایگاه «حمیمیم» هرگز امکانپذیر نخواهد بود این همکاری و هماهنگی باعث شد که پدافند سوری یک جنگنده اسرائیلی را ساقط کند و به دیگری آسیب جدی برساند.
بنابراین اسرائیل این حادثه را یک پیام روسی به واشنگتن و تلآویو تلقی کرد؛ در این پیام مسکو اعلام کرد که نمیخواهد ایران تنها بازیگر سوریه باشد بلکه منافع غرب را نیز در نظر گرفته است و درعین حال آماده است تا از طریق یک توافق کلی با مراکز تصمیمگیری غرب از وقوع جنگی فراگیر در منطقه جلوگیری کند؛ جنگی که تلآویو در حال حاضر آماده نیست تا به نمایندگی از واشنگتن برای کاهش نفوذ ایران در منطقه وارد آن شود. نفوذ ایران در نتیجه موضعگیری دولت باراک اوباما نسبت به انقلاب مردم سوریه وتوافق هستهای با تهران در منطقه افزایش یافت.
با توجه به این پیام بود که مایکل اورین معاون نخست وزیر اسرائیل در امور دیپلماتیک اظهار داشت: «روسیه برگهای بازی منطقه را در دست دارد و میتواند از وقوع رویارویی مستقیم نظامی میان اسرائیل و سوریه و ایران در مرزها جلوگیری کند.»
اکنون مسکو تلاش میکند که برخورد نظامی اخیر میان اسرائیل و ایران در سوریه را به فرصتی برای دستیابی به توافقی غیرمستقیم میان آنها تبدیل کند؛ این تفاهم بر این اساس خواهد بود که روسیه ایران را متقاعد کند که به فاصله ۳۰ کیلومتری مرز شمالی فلسطین اشغالی نزدیک نشود و در مقابل تل آویو نیز از اعتراض به نفوذ تهران در سوریه عقبنشینی کند.
دستیابی به توافق میان اسرائیل و سوریه و ایران برای روسیه بیش از هر کشور دیگری مهم و ضروری به نظر میرسد زیرا مسکو مطمئن است که بیشترین زیان را از هر گونه درگیری در آینده میان ایران و اسرائیل در سوریه به طور مستقیم متحمل خواهد شد. با این حال اما گزینههای روسیه برای یافتن یک راه حل جهت حل این بحران بسیار دشوارتر شده است چرا که این کشور به دلیل استفاده از نقش پیاده نظام نیروهای ایرانی بخشی از نفوذ خود در سوریه را با حضور نظامی ایران گره زده است. از طرف دیگر تمام کشورهای غربی، قطع ارتباط مسکو با تهران را پیششرط به رسمیت شناختن نقش روسیه در سوریه برای هرگونه تفاهم سیاسی یا گفتگوی مستقیم در آینده برای حل بحران این کشور قرار دادهاند.
*منبع: شرقالاوسط
*نویسنده: مصطفى فحص
*ترجمه از کیهان لندن