۱) بزرگداشت سالگرد انقلاب در کلیت خود پیام زنده بودن آن بود. از جهت پراکندگی جغرافیایی حضور خیابانی با همان پترن سال گذشته روبرو بودیم: خواستههای ملی/هویتی، خاطره جمعی و تجربه مشترک سوگ و حماسه در مناطقی کاملا قابل تمایز و تفکیک، نقش عمدهای بازی کرد.
۲) این پترن در آینده برجستهتر و متمایزتر میشود. فاصله مطالبات و پراکندگی اهداف، خود را روی زمین نیز نشان میدهد. بر روی نقشه ایران مناطق مشخصی خواهیم دید که ظرفیت شورشی خود و ناآرامی سیاسی حکومت را بالا میبرند. جالب است که حکومت نیز بر همین مناطق تمرکز کرد.
۳) یک ویژگی در رفتار حکومت بیشتر قابل ملاحظه بود: عیان کردن نگرانی. آنان بحدی از نشان دادن ترس خود ابایی نداشتند، که عملا با تدارک و گسیل گسترده نیروی سرکوب خود به بخشی از برگزاری مراسم سالگرد تبدیل شدند؛ هرچند آن را از قبل شکستخورده مینامیدند.
۴) حکومت از خشم عمومی، از زنده بودن حس انقلابی در بین مردم، و محتمل بودن هر جرقهای آگاه است. بنابرین وضعیت را کماکان ناپایدار ارزیابی میکند و احتمالا برای مدتی، با در نظر گرفتن رویدادهای پیش رو ، وضعیت انتظامی کلی کشور را در حالت نیمه آمادهباش حفظ کند و البته برای مناطقی از جمله کوردستان و بلوچستان تمهیدات سرکوب بیشتری بکار بگیرد.
۵) تظاهرات ایرانیان خارج کشور نشان داد که با انقلاب همراهند و دغدغه آن را دارند. این نیرو (هرچند پراکنده و بیبرنامه و یا با خدمات موردی) به مرور به تقویت نیروهای درون کمک خواهد کرد. اما باید این موضوع را بطور جداگانه بررسی و برای آن سیاستگذاری کرد. فعلا از قرار آشنایان برای هم به تسهیل شرایط مهاجرت و پناهندگی مشغولند.
۶) در روند تظاهرات خارج از کشور، بوضوح تفکیک میان تکملتیهای فارسمحور (اعم از جمهوریخواه و سلطنتطلب) را از ملتهای غیرفارس بیشتر شاهدیم. ابراز هویت ملی متمایز از پرشینها در هر تظاهرات برجستهتر میشود. به همان اندازه ابراز همبستگی و حمایت از یکدیگر نیز معنادارتر، غیرگلهایتر و مدرنتر میشود.
۷) هواداران پهلوی که احتمالا بیشتر آنان در خارج از کشور بسر میبرند، در این سالگرد در انزوای خودساخته قرار گرفتند. آنان حضور خیابانی و شعار خود را منفک و متمایز ساختند تا در آخرین تلاشها بتوانند انعکاسی از حمایت از پهلوی را نشان دهند، اما هیچ پاسخی نگرفتند.
مهدی جلالی تهرانی