استراتژی جدید آمریکا در قبال ایران ، انتخاب های ایران و وظائف ما

قسمت اول
عبد الخالق جرفی
06.05.2018
تغییر استراتژیک آمریکا در منطقه خاورمیانه پس از روی کار آمدن ترامپ به ریاست جمهوری یکی از رویدادهای مهم و سرنوشت ساز در قبال منطقه و ایران است . این استراتژی بر ” قیچی کردن بال و پر نظامی رژیم ” بنا شده است . در استراتژی اوباما هدف بر این بود که یک سر حفظ توازن منطقه ، ایران باشد و بهمین خاطر دست رژیم ایران در توسعه طلبی باز گذاشته شد و در عمل رژیم ایران توانست از این موقعیت برای بسط نفوذ خود و تهدید منافع آمریکا و دوستانش سود ببرد . بهمین دلیل استراتژی اوباما شکست آمریکا در منطقه را به ارمغان آورد و اینک با ریاست ترامپ ، استراتژی بازگشت آمریکا به منطقه به شکل فعال ترسیم شده است . اساس این استراتژی بر عقب نشاندن ایران از تمام دستاوردهای دوران گذشته است . ما در این نوشته به بررسی تابلوهای مختلف این استراتژی و تاثیر آن در داخل ایران و تبعات آن می پردازیم تا از درون آن فرضیه ها و تابلوهای احتمالی داخلی و وظایف خودمان را ذکر کنیم . هدف آماده شدن برای هر فرضیه و تابلویی است که با آن مواجه خواهیم شد .
فرضیه های احتمالی اقدامات آمریکا علیه ایران
با خروج آمریکا از برجام ، تشدید تحریم ها شروع شد و به موازات آن تهاجم سیاسی و همچنین تهدید های نظامی علیه رژیم ایران شکل گرفت . هدف اولیه و اصلی این سیاست جدید ” چیدن بال و پر نظامی رژیم ” است . یعنی از توان انداختن رژیم در شکل گیری و یا اثر گذاری بر تحولات منطقه است .
در مقابل رژیم سه تابلو قرار دارد که هر کدام از آنها می تواند به تغییر رژیم بیانجامد ، به شرط آنکه ، نیروی اپوزسیون و مقاومت خلقها بتوانند ، نقش خود را ایفاء کنند .
 سه تابلوی اصلی فشار آمریکا بر رژیم
1- تابلوی اول تحریم ها ی بیشتر برای فلج کردن و از دور خارج کردن رژیم
آمریکا از این تحریم ها و تشدید آن ورشکست کردن اقتصاد رژیم و ار کار انداختن توان رزمی آن را دنبال می کند . برای آمریکا ثابت شده است که ایران ضعیف قابل مذاکره تر است تا ایران قوی . در این تابلو آمریکا روی مسائل داخلی ایران کار خواهد کرد و تلاش می کند فشار داخلی را با فشار خارجی یکدست کرده و رژیم را مجبور کند رفتارش را تغییر دهد و به الزامات آمریکا تمکین کند . در این تابلو آمریکا هنوز خوشبین است که می تواند در درون رژیم شکاف اساسی بیانذازد و جناح مورد نظرش را حاکم کرده و با او مرحله جدید که همان ملزم کردن رژیم ایران به قبول شرایط جدید آمریکا است ، شروع کند . در این دوره ما می توانیم شاهد اعتراضات ، اعتصابات ، قیام ها ووو باشیم .
این تابلو مقدمه ای است برای کشاندن رژیم به تابلوی اصلی است که همان تجدید برجام است که به آن اشاره خواهیم کرد .
2- تابلوی تجدید برجام
تابلوی اصلی آمریکا در قبال رژیم ، وادار کردن آن به آمدن به میز مذاکره تحت شرایط جدید است . هدف از این تابلو ” چیدن بال و پر نظامی رژیم ” بطور کامل است که در بیانیه 12 ماده ای وزیر خارجه آمریکا به صراحت بیان شده است .
در این صورت رژیم باید بپذیرد که موشک هایش و توانایی موشکی خود را به میزانی که آمریکا دیکته می کند ، تقلیل دهد . و یا اینکه برنامه موشکی دور برد خود را تعطیل نماید . دوم اینکه از سوریه ، یمن ، عراق و مناطق دیگر خارج شود . یعنی اینکه دست از توسعه طلبی بردارد و موضوع دیگر که رژیم بارها اعلام کرده مرز سرخ است یعنی پذیرش بازرسی های سرزده از تمامی مراکز نظامی و پادگان های رژیم است . علاوه بر اینها موضوع شبکه های تروریستی رژیم که نقش شاخک های رژیم برای نفوذ در کشورها و توسعه طلبی که باید از بین برود .
در صورتیکه رژیم تحت فشارهای آمریکا از یک طرف و فشار اعتراضات در داخل از طرف دیگر، نتوانست تحمل کند و سرنگون شدن خود را ببیند ، چه بسا به این مذاکره تن بدهد . در این صورت رژیم که در خارج تن به مذاکره و امتیاز دادن می دهد ، و برای اینکه جلوی ریزش بحران های ناشی از ” چیدن بال و پر نظامی ” اش ، و اینکه به نقطه فرو پاشی نیافتد و حاکمیت خود را از دست ندهد در داخل به سرکوب هر چه بیشتر روی می آورد . به همین دلیل ما باید خود را برای یک دوران جدید که در آن فعالیت مسالمت آمیز ، فقط ، نقطه شروع است ، تطبیق بدهیم و برای تاکتیک های جدید که در برگیرنده تهاجم به رژیم و ساختارهای آن است ، آماده کنیم .
3- تابلوی سوم و نهایی اقدامات نظامی است .
تابلوی اقدام نظامی آخرین راه حل است . و این زمانی واقعیت می یابد که ، آمریکا نتواند از طرق سیاسی و اقتصادی کمر رژیم ایران را بشکند و او را وادار به تمکین به خواسته هایش بکند ، در آن صورت کافی است رژیم برای خروج از بن بست اقتصادی به یکسری ماجراجویی بپردازد ، خطایی مرتکب شود تا راه را برای یک اقدام نظامی به آمریکا باز نماید . این به آمریکا فرصت می دهد تا طرح نظامی خود را که می تواند بشکل بمباران مراکز نظامی و موشکی باشد ، به اجرا در بیاورد . تضادهای اسرائیل و رژیم در سوریه و لبنان و غزه ، موشک پراکنی حوثی های وابسته به ایران به مناطق شهری و نظامی عربستان ، دخالت های رژیم در عراق برای برهم زدن معادله جدید بعد از انتخابات ، و یا تهدید های عملی رژیم بر علیه کشورهای خلیج بویژه امارات متحده عربی ، همه اینها می توانند زمینه ساز این تهاجم باشد . آمریکا با باز گذاشتن اسرائیل در بمباران مراکز رژیم در سوریه ، فشار بر رژیم را بالا برده و شرایط را برای کشاندن رژیم به یک درگیری مهیا می سازد .
انتخاب های ایران
1- با افزایش تحریم ، رژیم ایران تلاش می کند از اختلافات قدرت ها برای دور زدن تحریم استفاده کرده و با حداقل ها خود را برای دوره بعدی ترامپ سرپا نگه دارد . در این میان روی کشورهای اروپایی و چین و روسیه حساب باز خواهد کرد . همچنین تضادهای ترکیه با آمریکا می تواند یک راه گریز موقتی برای حل مسائل روزانه خود باشد . بویژه اینکه در میان جناح های آمریکایی ، جناح اوباما – کری ، تلاش دارد تا به هر نحوی به کمک ایران بشتابد . در این تابلو ، رژیم ایران روی انتخابات بعدی آمریکا سرمایه گذاری می کند . و سعی می کند با وقت خریدن ، خود را سرپا نگه دارد . و در داخل با نشان دادن هویج و چماق به اعتراضات داخلی سعی می کند بطور مقطعی مشکلات داخلی را حل کرده و یا انفجار آنها را به تاخیر بیاندازد .
2- رژیم در برابر تابلوی اقدامات نظامی ، تلاش خواهد کرد که به این سمت کشیده نشود ، از اینرو سعی می کند تا هر بهانه ای که باعث می شود جرقه جنگ ایجاد شود را خنثی سازد . در عین حال شرایط ذهنی بوجود بیاورد که در صورت ایجاد جنگ ، کشورهای منطقه بویژه متحدان عرب آمریکا بهای مشابه پرداخت خواهند کرد . همچنین در داخل در صورت نزدیک شدن به چنین تابلویی ، می توان احتمال داد که رژیم به سمت نظامی شدن کامل برود . در این صورت ما در داخل با یک حکومت نظامی سرکوبگر مواجه می شویم که هر گونه اعتراضی را بسرعت خفه می کند و بهمین دلیل باید برای یک برخورد تهاجمی آمادگی کسب کنیم .
3- تابلوی تجدید مذاکرات و اینکه مجددا بسمت تعدیل برجام بیاید تا هم حمله نظامی را خنثی کند و هم تحریم ها را اندکی تخفیف دهد . رژیم در نهایت به این تابلو گردن خواهد گذاشت . تجارب سالیان حاکمیت جمهوری اسلامی ایران ، نشان می دهد که رژیم ایران برای حفظ حاکمیت خود ” نرمش های قهرمانانه ” را بعنوان راه حل نهایی خواهد پذیرفت . خمینی زمانی گفته بود که ” حفظ نظام ” از اهم واجبات است .
 حال باید دید درصد احتمال فرضیه ها چگونه است و کدام تابلو غالب است و در چه شرایطی می تواند غالب باشد . برای این منظور قبل از هر چیز باید سیاست واقعی ترامپ در قبال ایران و منطقه را فهمید .
1- اگر سیاست جدید آمریکا ، دادن نقطه پایان به عملکرد و سیاست ایران در منطقه است ، این فرضیه ها هر کدام گامی است برای سرنگونی حاکمیت در ایران است و آمریکا در هر فرضیه ای ، سرنگونی رژیم ایران را دنبال می کند .
2- اگر سیاست ترامپ امتیاز گیری از رژیم بمنظور قیچی کردن بال و پر نظامی آن است و موضوع سرنگونی بهر قیمت ، مطرح نیست ، طبعا راه گریزی برای رژیم باز می گذارد .
3- در هر دو حالت رژیم وارد یک فاز تضعیف شدن می شود که بدلیل وضعیت داخلی می تواند به سرنگونی آن در یک قیام سراسری منجر شود .
4- اگر آمریکا بدنبال سرنگونی رژیم نیست و هدف آن از یک طرف ضعیف کردن آن به نفع اسرائیل و متحدان خود در منطقه است و از طرف دیگر بیرون کردن رقیبان خود مثل اروپا و چین و روسیه از خاورمیانه و برگرداندن قدرت اول خود به منطقه است ، رژیم کماکان شانس بازی و مانور دارد . در این صورت رژیم قدرت مانور پیدا کرده و به کش دادن زمان می پردازد تا تضادهای مختلفی وارد صحنه شده و بتواند به نفع خود از آنها استفاده کند .

5- به نظر من هدف ترامپ نقطه پایان دادن به عملکرد و سیاست ایران در منطقه است و به همین دلیل سیاست بال و پر قیچی کردن رژیم را دنبال می کند تا آنرا وارد مسیری که از قبل بوسیله آمریکا ترسیم شده ، بکند و در صوریتکه در این امر  با مقاومت رژیم مواجه شود ، به راه حل نظامی روی خواهد آورد .
ادامه دارد.

By A A

Related Post