اطلاعيه مشترك سه ائتلاف در ابوزيسيون در پشتيباني از مطالبات و جنبش اعتراضي معلمان و فرهنگيان
دور جدید اعتراضات معلمان علیه سیاست ها ی دولت سیزدهم به ریاست جلاد رئیسی که از روزشنبه 20 آذر ماه 1400 با فراخوان شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان برای برگزاری اعتصاب دوروزه آغاز شد در اولین روز با یورش نیروهای امنیتی روبرو شد و بدنبال ضرب وشتم خشونتبار تعدادی از معلمان معترض دستگیرو بازداشت شدند . علاوه براین معلمان معترض به موازات این سرکوب ها نهادهای امنیتی و مدیران مدارس به قصد ممانعت از شرکت در تجمع های اعتراضی آنان را مورد تهدید های فراوان قرار دادند .
این اعتراضات که در آغاز در 60 شهر و در طی روزهای بعد به بیش از 200 ناحیه، منطقه و شهر های ایران گسترش پیدا کرد از نظر تعداد شرکت کنندگان یکی از بزرگترین همایش های اعتراضی فرهنگیان در چهل و اندی سال حاکمیت فاشیستی مذهبی جمهوری اسلامی به شمار میاید . فرهنگیان در طی سه روز اعتراضات گسترده سراسری خود خواستار :
« آجرای لایحه رتبه بندی وهمسان سازی بازنشستگان، اجرائی شدن فوری آموزش رایگان در ایام کرونا با اختصاص اینترنت و تلفن هوشمند، رفع تبعیض در آموزش، درمان رایگان و حق مسکن، بستن پرونده های امنیتی فعالان صنفی و آزادی فوری وبدون قید وشرط معلمان زندانی؛ رفع مشکلات معلمان خرید خدمتی و آموزشیاران نهضت سواد آموزی،مربیان پیش دبستانی و معلمان حق التدریسی و استخدام آنها؛ پرداخت پاداش خدمت بازنشستگان و حق التدریس معلمان، بازگشت به کار معلمان اخراجی، پایان دادن به اختلاس و شفاف شدن چگونگی تاراج اموال صندوق ذخیره فرهنگیان و بازگشت منابع آن وبالاخره افزایش حقوق به بالای 12 میلیون…» شدند . فرهنگیان معترض این مطالبات را در شرایطی مطرح کردند که بودجه دولت در سال 1401 برای اعتبارات دفتر نهاد ریاست جمهوری و نهادهای نظامی وابسته به دفتر رهبر جمهوری اسلامی ايران، در قیاس با سال قبل چندین برابر شده اند، به طور نمونه بودجه دو برابری صدا وسیما، بودجه 36 درصدی بنیه دفاعی، بودجه 62 درصدی حوزه های علمیه افزایش یافتند، اما برعکس لایحه رتبه بندی معلمان که در کمیسیون آموزش وتحقیقات مجلس شورای اسلامی به تصویب رسیده بود وطبق آن حقوق معلمان باید 80 درصد حقوق استادان دانشگاه باشد، به کنار نهاده شده و دولت و مجلس با پافشاری مدعی شدند که این لایحه قابل تامین و اجرا نیست . در حالیکه بررسی لایحه بودجه بیانگر این واقعیت اند که رژیم جمهوری اسلامی برای جبران کسری بودجه سالانه نظام اقتصادی و سیاسی ورشکسته خود همواره حداکثر فشار را به دوش مردم انداخته در حالیکه بودجه های نهادهای خاص پاسدار مافیای قدرت حاکم را با رشدی چند برابر و به نام های جدید در فهرست ارقام بودجه جا داده است . در نتیجه کاهش خدمات رفاهی و اجتماعی دولت روزانه پیامدهای فلاکتباری را بر زندگی اقشار وطبقات زحمتکش و شاغل تحمیل کرده و میکند .در چنین شرایطی وضعیت بحران معیشتی معلمان،فرهنگیان و بازنشستگان هم تشدید شده و عدم همسانی حقوق و مستمری ها به فقر و مسکنت این بخش از جامعه عمق بیشتری می بخشد .
بیشک ارتقاء کیفیت آموزشی در مؤسسات و نهادهای آموزش پرورشی و فرهنگی کشور بیش از هرچیز در گرو احقاق حقوق کارکنان و رضایت شاغلین در این بخش از فعالیت اجتماعی است .مطالباتی که سال هاست معلمان و فرهنگیان به انواع واشکال مختلف بیان میکنند و تا کنون از سوی مسئولین و نهادهای حکومتی نادیده گرفته شده و تحقق پیدا نکرده است .اگر که خواست های معلمان در سال گذشته برای بهبود وضع معیشت و پرداخت حقوق معوقه در اثرهمه گیر شدن کرونا به خاموشی سپرده شد، امسال با سر کارآمدن جلاد رئیسی و تشکیل کابینه شبه نظامی این اعتراضات از همان ابتدا سرکوب شد و آشکارا عدم پایبندی نهادهای دولتی و حکومتی را به قرار و وعدههای خود را به نمایش گذاشت .
نیروهای نظامی امنیتی که تا دیروز کشاورزان و کارگران و فرودستان را مورد هجوم وحشیانه خود قرارمی دادند امروز با حمله به معلمان و فرهنگیان در خدمت به منافع حاکمان و گسترش فقر و مسکنت مردمان ایران انجام وظیفه میکنند . این سرکوب هاعملاً نشان دهنده ترس و وحشت رهبران و فرمانده هان از توانمند تر شدن قدرت نهفته در اعترا ض های به حق جاری در میدان مبارزات مردمان اند که هربارخواب استقرار آرامش قبرستانی حاکمان برجامعه را آشفته میکند .
ما «امضا كنندگان اين بيانيه» با پشیبانی از خواست های قطعنامه پایانی تجمع اعتراضی و عزم راسخ معلمان و فرهنگیان برای تحقق خواست هایشان، بر این باوریم که رژیم بیهوده می پندارد با ضرب وشتم،بازداشت و زندان فعالان مدنی و صنفی بتواند صدای اعتراضات به حق و روند مطالبه گری رو به گسترش را متوقف کند . ما براین باوریم که احقاق حقوق و مطالبات معلمان و فرهنگیان نه تنها مستلزم اتحاد و پیوند پر شور و آگاهانه شاغلین حوزه فرهنگی و آموزش و پرورش کشور ست بلکه بیش از هرچیز در گرو همراهی و همکاری جنبش های اجتماعی و پشتیبانی بی قید و شرط نیروهای آزادی خواه و برابری طلب ایران می باشد.ما خود را هم سنگر با جنبش اعتراضی معلمان وفرهنگیان اعلام کرده و با آنها در جهت هرگونه تبعیض و نابرابری حقوقی همراه میدانیم .
اتحاد و همبستگی ضامن پیروزی ست.
همبستگی برای آزادی وبرابری در ایران
شوراي دمكراسي خواهان ايران
كنگره مليتهاي ايران فدرال
25 آذرماه 1400