روز جمعه ، 13 ژوئن 2014 ، در خلال بیست و ششمین اجلاس شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، که از روز سه شنبه ۱۰ ژوئن ۲۰۱۴ (۲۰ خرداد ۱۳۹۳)، با سخنرانی ناوی پیلای در شهر ژنو آغاز شد و تا ۲۷ ژوئن ۲۰۱۴ (۶ تیر ۱۳۹۳) ادامه خواهد يافت- کنفرانس جداگانه در حاشیه اجلاس در سالن 8 مقر سازمان ملل در ژنو برای بررسی کارنامه ریاست جمهوری حسن روحانی –یکسال بعد از انتخاب- در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران و علی الخصوص وضعیت حقوق بشر اقلیتها، درمناطق حاشیه ای غیر فارس نشین د رایران، تشکیل شد.
این اجلاس بنابه بدعوت سازمانهای بین المللی ذیل تشکیل شد:
1.جنبش جهانی مبارزه با راسیسم و نژادپرستی و برای دوستی خلقها- MRAP- – Movement Against Racism and for Friendship between Peoples ( MRAP با داشتن عضویت وِیژه در سازمان اجتماعی اقتصادی – اکوساک- سازمان ملل )
2-جامعه دفاع از خلقها و مردمان در حال انقراض- SMP- :-
Society for Threatened Peoples – with consultative status with ECOSOC با داشتن عضویت وِیژه در سازمان اجتماعی اقتصادی – اکوساک- سازمان ملل
3—سازمان مردمان و ملل بدون نماینده ( در سازمان ملل) UNPO : Unrepresented Nations and Peoples Organization.
4 -کنگره ملیتهای ایران فدرال – CNFI—Congress of Nationalities for Federal Iran
5. . مرکز حقوق بشر زاگرس- ZHRC –Zagros Human Rights Center.
6-. سازمان حقوق بشر اهواز- AHRO..—Ahwaz Human Rights Organization
سخنران اول آقای جیان فرانکو فاتورینی، از جنبش جهانی مبارزه با راسیسم و نژادپرستی – – MRAPو اداره کننده جلسه، بود – ایشان مطرح کردند معیار و محک پیشرفت و بالندگی سیاسی و اجتماعی در جوامع امروزی ، همانا درجه اهمیت و اعتبار و جایگاه مردمان، ملیتها و اقلیتها در آن جوامع است و این برای سازمان ملل وسازمانهای غیر دولتی بین المللی، و جامعه جهانی، اهمیت فراوان دارد.
سخنران دوم آقای تیمور الیاسی از مرکز حقوق بشرکردستان بود – ایشان با یک بررسی کلی وضعیت حقوق بشر در مناطق ملی و عرب و کرد و بلوچ نشین و اعدامهای اخیر در این مناطق ؛ بطورمفصل صحبت نمودند و آمارهای اعدام شدگان و زندانیان سیاسی کرد را ارائه کردند.
سخنران سوم آقای دکتر کمال سیدو از SMP از آلمان، رئیس بخش خاور میانه جامعه دفاع از خلقها و مردمان در حال انقراض بود. ایشان با نشان دادن نقشه ایران و خاورمیانه ، به تفصیل در مورد اقلیتهای ملی و مذهبی در کشورهای مختلف خاور میانه و از جمله ایران با نشان دادن محل سکونت ملیتهای غیر مسلط و تحت ستم دوگانه و نیز کلیه ادیان و مذاهب در ایران با آمار و ارقام از سازمان ملل و دیگر سازمانهای بین المللی – ارائه نمودند – سخنرانی دکتر سیدو به انگلیسی در سایت این سازمان موجود است.
سخنران بعد خانم شیما سیلاوی نماینده سازمان خلقها، ملل و مردمان بدون نماینده – یو ان – پی – او UNPO بود که در بروکسل مستقر هستند، بود . ایشان نیز تاریچه مفصلی از سازمان خود که متشکل از بیش ار 40 ملیتی است که نمایندگی حکومت های خود در سازمان ملل را قبول ندارند و برای تحقق مساوات سیاسی و اجتماعی مبارزه میکنند، ارائه دادند. ترکهای آذربایجان، عربها، بلوچها و کردهای ایران با نمایندگی احزاب خود در این سازمان ، عضو هستند. خانم سیلاوی سپس شمه کاملی از نقض حقوق ملیتهای ایرانی عضو این سازمان ارائه کردند و از اعدام مبارزان عرب اهوازی – آقای چبیشات و موسوی –در روزقبل ، اظهار تاسف نمئودند.
سخنران بعد کریم بنی سعید عبدیان بود که ایشان اجازه خواستند قبل از سخنرانی در مورد اعدام روز قبل- یعنی پنجشنبه 12 ژوئن آقای علی چبیشات و خالد الموسوی، که علیرغم تقاضای سازمان ملل و نامه رسمی به آیت الله خامنه ای برای متوقف کردن اعدام آنها انجام گرفت- صحبت کرده و به زبان های عربی و فارسی و انگلیسی به خانواده هاای این مبارزان مدنی و فرهنگی در ایران ، تسلیت گفتند. ترجمه کامل سخنرانی آقای عبدیان ذیلا آمده است.
سخنران آخر آقای دکتر گلمراد گلمرادی – رئیس مرکز حقوق بشر زاگروس بودند. دکتر گلمرادی ابتدا بطور کلی از نقض فاحش حقوق بشر ملیتها و اقوام واقلیتهای غیر فارس و پیروان ادیان غیر مسلمان و مذاهب غیر شیعه ، و سپس بطور اخص از نقض حقوق بشر بیش از 2.5 میلبون اقلیت مذهبی و پیروان مذهب یاساران به تفصیل صحبت نمودند سخنرانی کامل دکتر گلمراد مرادی در سایت این سازمان موجود است.
– بعد از سخنرانی هرکدام از اعضاء پانل در مورد وضعیت کلی حقوق بشر در ایران قبل و بعد از آمدن حسن روحانی و مقایسه آن با اعدام ها ووضعیت حقوق بشر اقلیت های ملی، قومی و مذهبی در ایران ، سخنرانی و رساله های خود را به رئیس جلسه تقدیم نمودند. .بعد از آن در قسمت پرسش و پاسخ اعضاء پانل به پرسش های شرکت کنندگان به زبانهای انگلیسی و فرانسه و فارسی و کردی – پاسخ دادند و موارد مشخص نقض حقوق بشر اقلیتهای ملی زبانی دینی قومی و مذهبی در ایران مورد بحث و گفتگو قرار گرفت.
ترجمه سخنرانی دکتر کریم بنی سعیدعبدیان در کنفرانس سازمان ملل درژنو:
خانم ها و آقایان، حضار محترم : همانطوریکه اطلاع یافتید – دیروز 12 ژوئن ، رژیم دیکتاتوری و ضد مردمی جمهوری اسلامی ایران- آقایان چبیشات و موسوی را در اقلیم اهواز اعدام کردند و این علیرغم تلاش من و همه شما، که بعضی از شما بطور فعال در کمپینی که برهبری آقای دکتر شهید و سه راپرتر وِیژه با همکاری دیگر ارگان های سازمان ملل برای حفظ جان آنها و جلوگیری از اعدام آنها صورت گرفت، متاسفانه تلاشمان بی نتیجه ماند . این دو مبارز عرب بیگناه بودند و رژیم صرفاً بدلیل مبارزه مدنی و فرهنگی آنها برای دفاع ار حقوق ملت عرب در ایران و نیز برای ارعاب دیگر مبارزان ملی درایران صورت گرفت – که خود نشانه ترس رژیم از افزایش مبارزات آزادی خواهانه در ایران است. و گرنه لوله گازکذائی – که رژیم این دو مبارز را به انفجار آن متهم کرده است – بنا به گزارشات و اضهارات علنی وزارت نفت و گازایران – بدلیل پوسیدگی و کهنگی و فرسودگی پاره و منفجر شده است – و اقرار آنها بعد از شکنجه و بقول خانواده های آنها- با قرار دادن نوشته ای در روی دیوار و مجبور کردن آقایان چبیشات و موسوی به خواندن آن و بعد فیلمبرداری از آنها و پخش در پرس تی وی – کللا بی اساس و فاقد هیچ گونه مشروعیت است.- بهر حال روحشان شاد باد.
فردا 14 ماه ژوئن دقیقا یکسال از ریاست جمهوری آقای حسن روحانی در ایران میگذرد. بنده پارسال درر همین روز و در همین ساختمان – و در اجلاسی در همین رابطه گفتم که گرچه آقای روحانی خود از مهره ای اصلی و از بانیان و موسسین نظام ولایت فقیه است و اگر واقعا ایشان خواهان و یا سودای تغیر مثبت در ایران داشت و اگر میتوانست یا میخواست در مورد بهبود حقوق بشر در ایران کاری انجام دهد- بیش از سه دهه فرصت و مجال داشته است که اینکار را انجام دهد- مع الوصف، من نیز مانند دیگران در جامععه بین المللی با امید و امیدواری چشم به انتظار ماندیم.
اما امروز بعد از یکسال نه فقط وضعیت حقوق بشر در ایران بهبود نیافته که بمراتب بد تر نیز شده است. تعداد اعدامها در یکسال گذشته با رقم 687 – بالاترین تعداد اعدامها در 15
سال گذشته بوده و یک شتاب و تصاعد 20 در صدی داشته است. اعئدامهای سیاسی تحت عنوان “محاربه” و “مفسد فی الارض” و ” اقدام بر علیه امنیت ملی” در مناطق عرب و بلوچ و کرد نشین، در صدر این اعدامها بوده است. با تصویب ماده 279 قوانین قضاُئی ( پی نال کود – PENAL CODE)) بوسیله مجلس در سال 2013، عملا حیطه قضات و محکمه های انقلاب را در مورد اتهام “شورش گری” و ” محارب” و ” اقدام بر علیه امنیت ملی” وغیر؛ بمراتب وسیع تر شده است.
با نظری به کارنامه یکساله آقای روحانی، میبینیم که هیچکدام از وعده های انتخاباتی در موارد طرح 10 ماده ای ایشان بنام ” طرح اقوام” – که شامل موارد مهم مورد مطالبه اقلیتهای ملی و مذهبی و زبانی در گذشته بوده است- به تحقق نپیوسته است. .
آقای روحانی که بدرستی درک کرده بود، و اینکه بقول ایشان ایران بمانند بوستان عطر آگینی متشکل از اقلیم ها و زبان ها و فرهنگ ها و مذاهب و ادیان مختلف است که بزرگترین و بیشترین ظلم و نقض حقوق بشر در ایران ، بر آنان و بر ضد آنان انجام میگیرد– از جمله موارد زیر را بعنوان پلاتفورم و برنامه انتخاباتی خود برای کسب اراء ملیتهای غیر فارس، به مردم ارائه و قول اجرای بلافاصله آنرا بعد از انتخابات، داد:
-1- اجرای مواد مربوط به “اقوام ” از جمله تدریس به زبان مادری – بطور مشخص تدریس ترکی- عربی –بلوچی- کردی – بطور موازی با فارسی ، تا سطح دانشگاه.
2. مشارکت عمومی در سطح اداری و سیاسی بدون تبعیض- استفاده و استخدام نمایندگان و روشنفکران و صاحبنظران غیر فارس خارج از هرنوع تبعیض ملی و قومی و فرهنگی و زبانی.
3. تقویت و فرهنگ و ادبیات و تاریخ اقوام ایرانی برای پیشگیری از زوال آنها و بالاخره رفیع تبعیض و تغیر نگاه امنیتی به ملیتها و مناطق غیر فارس نشین.
در حقیقت هیچکدام از موارد ذکر شده، مطلقاً و در هیچ سطحی؛ اجر نشده است – بلکه افزایش دستگیری و اعدامهای در ملاء عام ، برای ارعاب مردم ، و یورش و هجوم وحشیانه به زندانیان سیاسی دربند در اوین و ناپدید شدن فعالان و تشدید خفقان؛ کارنامه یکساله آقای روحانی در مورد حقوق بشر است .
حتی از نظر اقتصادی و آزادی مطبوعات و فشار بر کارگران و عدم پرداخت حقوق انها و نیز بر دانشجویان نیز وضع وخیم تر و جامعه به قهقرای بیشتری رفته است. قول دوباره زنده کردن جامعه ایرانی و پویائی درونی و جنبش های آزاد خواهانه آن – نیز از جانب دولت تدبیر و امید -.بدون نتیجه بوده است.
نقض گسترده حقوق بشر در ایران بوسیله ولایت فقیه شامل تحمیل یک رژیم دیکتاتوری ایدُولوژیک و مذهبی با زور و قدرت پلیسی و امنیتی سپاه و بسیج، سرقت هرچه بیشتر بیت المال و دیگر ثروت های سرشار کشور، و صرف صدها میلیارد دلار برای بدست آوردن اسلحه اتمی ، تبدیل جامعه متکثر و پر انرژی و پویای جامعه ایرانی و سوق آن بسوی ور شکستگی اقتصادی وسیاسی بیکار ی و فقر دهشتناک، عدم بالندگی اجتماعی و فرهنگی، اعتیاد بی سابقه جوانان و موج عدم امنیت از حال و آینده خود، – نقض حقوق فردی و جمعی مردمان و ملیتهای مختلف ساکن ایران – باز بهمان منوال قبل از دولت تدبیر و امید- ادامه داشته و حتی نشانه ای از تغیر یا بزیر سیوال بردن و به چالش کشیدن نظام ولایت فقیه برهبری خامنه ای و سپاه پاسداران- بوسیله دولت آقای روحانی، و یا استمداد از مردم برای اجرای برنامه های خود، دیده نمیشود.
شیوه اداری و حاکمیت سیاسی در ایران کماکان با نظامی فوق العاده متمرکزدر تهران و همانند گذشته ، رهبریت نظام با هرنوع مشارکت سیاسی در قدرت سیاسی، مخالفت میورزد و حاضر به اعتراف و قبول شهروندی یکسان برای ایرانیان غیر فارس نیست و اعطای خود گردانی و خود مختاری در مناطق ملیت های ایرانی غیر فارس که در جغرافیای پیرامونی سرزمین ایران قرار دارند را به هیچ وجه برنمی تابد و در جهت عکس آن ، سعی در محو دیگرفرهنگ ها و زبان ها و فقط رسمیت بخشیدن و حفاظت یکسویه و انحصاری مذهب شیعه جعفری دوازده امامی و زبان و فرهنگ فارسی است.
هیچگونه نشانه ای از مخالفت آقای روحانی با سیاست یکسان سازی اجباری ملت های غیر فارس موجود نیست – بلکه بمراتب بسیار بیشتر از سیاست یکسان سازی در زمان سلطه پهلوی، بر علیه عربها و کرد و بلوچ ها و دیگران ، ادامه دارد. در یکسال گذشته نیز این سیاست غیر انسانی با شتاب فوق العاده و بی سابقه ای در تمامی سطوح سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی، کماکان در جریان بوده است. این سیاست یکسان سازی در کشوری انجام میگیرد که متکثر ترین کشور منطقه خاور میانه است که دارای بیشترین تعدد قومی و اتنیکی و مذهبی و زبانی می باشد. کشور ایران ، برخلاف تبلیغات رژیم و طرفداران ناسیونال-شویونیست آن در داخل و خارج ، در هیچ مقطع تاریخی تک ملتی نبوده و امروز هم نیست ، بلکه از ملیت های ترک و فارس و عرب و کرد و بلوچ و ترکمن و ارمنی و آسوری و غیره تشکیل شده و هیچ ملیتی به تنهائی اکثریت عددی ندارد ولی حکومت مرکزی عملا ملیتهای غیر فارس را از کلیه حقوق فرهنگی و زبانی و اجتماعی و سیاسی محروم کرده است و با آنان همانند شهروندان درجه دو و سه رفتار می کند و اصولا به حقوق جمعی آنها معترف نیست. ملیت ها و اقوام غیر فارس در ایران حد اقل نصف ویا بیشتر کل جمعیت است. تحت ریاست آقا روحانی، باز شاهد همان عدم آزادی فردی و گروهی، اختناق و
فشارهای سیاسی و اجتماعی، بی عدالتی ، فقر و بیکاری ، که در کل ایران موجود است ، هستیم – ولی در مناطق غیر فارس نشین و حاشیه ای ، به مراتب بیشتر است.
تلاش برای فارس کردن ملل و اقوام غیر فارس در ایر ان بصورت جبری و یا فارسیزه کردن غیر فارسها در ایران، ملیت های غیر فارس ایرانی را به حاشیه رانده و عملا آنها را از گردونه و صحنه قدرت خارج کرده است.
پس از مسافرت آقای روحانی به بعضی مناطق غیر فارس نشین و بخصوص در مناطق عرب نشین، حکومت کماکان با یک سیاست غیر انسانی دست به به تغیر اسامی شهر ها و استان ها و رودخانه ها و تخریب آثار تاریخی ملیتهای غیر فارس – سعی در یکسان سازی اجباری فیر فارس ها در ایران است. نمونه کوچک آن تغیر نام تاریخی و بین المللی شط العرب به اروند رود، محمره به خرمشهر، قصبه به اروند کنار، عربستان به خوزستان، خلف اباد به رامشیر، معشور به ماه شهر، فلاحیه به شادگان، خفاجیه به سوسنگرد، عبادان به آبادان، راًس المیناء به سربندر، صالح آباد به اندیمشک…و تخریب قصر های قدیمی شیخ خزعل در سال گذشته و عدم صدورشناسنانه به نوزادان عرب مگر نامگذاری فارسی، .دستگیری و حبس فله ای جوانان عرب که بدلیل ظلم رژیم مذهب خود را از شیعه به سنی برگدانیده اند و مشکلت بسیاری از اینگونه، .همگی دال بر عرب ستیزی و نقض وسیع و گسترده حقوق فردی و جمعی شهروندان عرب در ایران – در حکومت های سابق و کنونی است.
در ماه آوریل امسال 9 فعال عرب اهوازی را در عرض یکماه بدلیل تظاهرات ضد رژیمی در اعواز دستگیر، محاکمه و 3 نفر از آنها را در ملائ عام و 6 نفر دیگر را در زندان کارون اعدام کردند. این سرعت عمل در اعدام، حتی در مقایسه با تاریخ محاکمات مبارزان سیاسی در سالهای اخیر خود رژیم، نیز بی سابقه است.
درمناطق حاشیه ای و دور از پایتخت ، صدها مبارز آزادی خواه بلوچ و کردو عرب را بدون هیچ مجوزی در ملاءعام اعدام میکنند – در 6 ماه گذشته ده ها نویسنده ، شاعر ، معلم ، دبیرعرب اهوازی بنا به اعلامیه مشترک اخیر دکتر شهید و دیگر گزارشگران ویژه سازمان ملل وسازمان عفو بین المللی و دیدبان حقوق بشر به اعدام محکوم کرده اند-
با وجود چنین خشونتی در مناطق غیر فارس نشین، اما در رسانه های حکومتی تهران و خارج و یا در رسانه های اصلاح طلب داخل و خارج و به اصطلاح ملی و جمهوری خواه، اخباراین اعدام ها و دیگر اخبار کشتار بی امان مبارزان ملی و قومی، یا انعکاس نمی یابد و یا بسیار و کمرنگ و خجولانه است.
برخورداری از حقوق شهروندی مساوی یکی از ابتدائی ترین و حقوق ساکنان یک کشور است – و فقط در صورت یکسان بودن حقوق زبانی و فرهنگی و تاریخی و ادبیاتی آنها است
که میتوان از تساوی حقوق صحبت به میان آورد. مضحک است اگر گفته شود در ایران و در جامعه ایرانی ملیت های غیرفارس مانند ترک و کرد و بلوج و ترکمن و لر و قشقایی و غیره با محرومیت عملی از تدریس به زبان مادری و سرکوب فرهنگ و تاریخ شان، شهروندانی متساوی الحقوق با شهروندان ایرانی فارس زبان هستند!
هرنوع مطالبه مردمان غیر فارس برای احقاق حقوق ابتداُی و اولیه خود، بمانند قبل از انتخاب آقای روحانی و اکنون، نیز تجزیه طلبی و خطری برای وحدت و تمامیت ارضی قلمداد می شود.
در ایران این فقط حکومت نیست که حقوق شهرمندی غیر فارسها در ایران را تضییغ میکند بلکه متفکران و روشنفکران و نویسندگان و شعراء و مورخین و باستانشناسان و سیاستمداران خارج حکومت ، که در این موارد سکوت کرده اند نیردر واقع در نقض حقوق عرب و کرد وترک و بلوچ و ترکمن و لر و غیر- شریک وسهیم هستند.
اما درمورد وضعیت ملت عرب در ایران یا عرب های اهوازی، براستی از نظر محرومیت، از دیگر مناطق حاشیه ای نیز بدتر است.
آنچناکه میدانید ، ایران در مورد تعداد جمعیت اقلیت های مذهبی و قومی هیچ گونه آماری نمی دهد ولی بنا به آمار غیر رسمی جمعیت عرب ها در ایران را ۸-۱۰ در صد کل جمعیت ایران می دانند که بیش از 5 میلیون آن در جنوب غرب ايران در استان خوزستان و در نزدیکی مرز عراق و کویت ساکنند. خود مردم محلی عرب، اين استان را به نام تاریخی و بومی آن، يعنی ایالت و یا استان اهواز ( که عربی آن الاهوازاست) و يا اقليم اهواز ؛ و یا عربستان که تا چندی پیش نام ایرانی و بین المللی آن بوده؛ مي شناسند.
عربهای اهوازی درايران اقليتی ملی (National)، بومی (Indigenous) ، اتنيکی (Ethnic) ، و زبانی (Linguistic) ميباشند.
سفر آفای روحانی به مناطق غیر فارس مانند خوزستان یا اقلیم اهواز و بلوچستان ، تا حال هیچ نتیجه مثبتی نداشته است- از جمله در اهواز اقای بیژن نزنگنه- وزیر نفت آفقای روحانی، قول دادند که دو در صد عواید صادرات نفت از مناطق عرب نشین اقلم اهواز را به منطقه تخصیص دهد. ولی در اینمورد نیز هیچ عملی نشده است. عربهای اهوازی کماکان در فقر بسر برده و از داشتن هرگونه امکانات اوليه زندگی محرومند در حاليکه زمينهای زير پايشان روزی میيليونها بشکه نفت تولید و قریب به 90% درآمد نفت ایران از این اقلیم تاًمین می شود ولی خود آنها و منطقه شان از اين ثروت بی بهره اند. و کماکان سياست جابجائی جمعيت و تصاحب غير قانونی زمین های کشاورزان انها ادامه دارد.
مورد دیگر نقض حقوق بشر جلوگیری از ورود ملیتهای غیر فارس و شهروندان سنی و بهائی در رده های بالای ارتش است که، برخلاف قول آقای روحانی، مانند گذشته و کماکان ادامه دارد.
در مورد دریاچه ارومیه علیرغم قول اقای روحانی برای ترمیم و ابگیری آن – تا بحال هیچ عملی انجام نگرفته است و تظاهرات مردمی در مناطق ترک نشین کشور در 3 شنبه و 4 شنبه همین هفته را در اخبار شنیده اید. اهداف نهائی این سياست ها پاکسازی قومی، محو ونابودى هويت قومی و استحاله فرهنگى ملتهای غیر فارس در ایران است که کماکان بقوت خود باقی و تحت ریاست آقای روحانی همچنان ادامه دارد.
علیرغم تصویب قطعنامه های متعدد – از جمله قطعنامه 21 نوامبر 2008 و قطعنامه های متعاقب آن- بوسیله سازمان ملل و بطور مشخص شورای حقوق بشر سازمان ملل و حتی سازمانهای جهانی مانند بانک بین المللی- برای درخواست اطلاعات رسمی و آمار صحیح در مورد تعداد ساکنان و شهروندان غیر فارس و اقلیتهای ملی و مذهبی- جمهوری اسلامی عملا از دادن هر نوع اطلاعی در اینمورد سر باز میزند- این نه فقط نقض حقوق بشر بلکه دادشتن اطلاعات و آمار صحیح برای درک صحیح ار تکثر جامعه و لازمه طرح های آبادانی است. رژیم چرا در آمار گیری نفوس کشور کشوری به هیچکدام از قطعنامه های سازمان ملل و جامعه بین المللی وقعی نمیگذارد؟
دادخواهی و عدالت خواهی نیز یکی دیگر از موارد حقوق شهروندی است اما در حقیقت ملیتهای غیر فارس در ایران با وحشيانه ترين جور و ستم ملی و پاکسازي نژادی و قومی دست به گریبانند و یک شهروند ایرانی غیر فارس زبان- بدلیل بیسوادی و یا کم سوادی –که سبب آن عدم تعلیم بزبان مادری است ، که نظام خود مسئول آنست- با ندانستن زبان فارسی چگونه انتظار دادخواهی در محاکمی دارد که مفهوم کلمات معلم و پلیس و ژاندارم و قاضی را نمی داند و نمی فهمد – آنوقت ادعا میشود – طبق ماده 3 قانون اساسی- که همه شهروندان در ایران در مقابل قانون و حکومت حقوق مساوی دارند؟ کسانیکه اینرا میگویند یا بی اطلاعند و یا ریگی در کفش دارند. پدر و مادر خود من برای مراجعه به مدرسه و یا محکمه و شهربانی و ژندارمری و یا هر اداره دولتی- میبایستی یک مترجم فارسی با خود برای ترجمه با خود همراه میبردند.
امروز نیز تحت حکومت تدبیر و امید، هر نوع تقاضای عادلانه ملیت عرب برای احقاق حقوق انسانی از جمله آموزش به زبان مادری، وديگر خواسته هاى بحق اجتماعی، اقتصادی وفرهنگى و برگرداندن اسامی شهرها به نامهای تاریخی عربی آنها، و یا اختصاص حد اقلی برای اشتغال بومیان عرب در صنایع نفت و پترو شیمی و گاز در مناطق عرب نشین جنوب
،كما كان با بر چسب ” تجزيه طلبى ” و “وابستگی به کشورهای اجنبی ” و ” خطر براى تماميت ارضى “، “بعثی” و “وهابی” و غيره سركوب میکند.
ترک تحصیل دانش آموزان، بیسوادی و یا کم سوادی مناطق فارس نشین – بدلیل عدم تدریس به زبان مادری – در نتیجه عدم امکان رقابت در بازار کار،بیکاری در مناطق غیر فارس بخصوص مناطق عرب نشین اقلیم اهواز یا خوزستان را بیش از 50 در صد بالا برده است.
بر خلاف وعده و شعارهای انتخاباتی آقای روحانی و اعلامیه ده ماده ای او اکنون همانند تاریخ 35 سال گذشته حاکميت جمهوری اسلامی و به تبعیت از رژيم سابق،همچنان استاندار خوزستان، تمام فرمانداران وتمامى افراد بلند پايه وميان پايه استان به مانند سابق از میان غير بوميان ، غيرعرب و غير محلی، انتخاب وگمارده ميشوند.
در سال جاری حکومت انحراف رود کارون را با اتمام سد انحرافی گتوند به مرحله اجرا در آورد و آب آن را به مناطق غير بو می و فارس نشين اصفهان رفسنجان و یزد و کرمان و ديگر مناطق مر کزی، برای استفاده از سرمایه داران بزرگ دولتی و خصوصی- به این ناطق منتقل کرده است، اين در حالی است که خود منطقه از بی آبی رنج ميبرد.
پس از گذشت 26 سال از اتمام جنگ، هنوز قسمت عمده ای از اراضی مين گذاری شده دوران جنگ ايران و عراق دست نخورده باقی مانده است وسياست عدم جمع آوری مين از شهرها و روستاهای مرزی و اراضی عرب نشين ادامه دارد که نتيجه آن عدم امکان برگشت مردم عرب به خانه و کاشانه خود شده است. مضافاً اين عمل منجر به تدوام تصاحب غير قانونی زمين های مردم بومی بوسيله دولت و عوامل غير بومی و غير محلی حکومت شده است. که این نه فقط مخالف قوانین بین المللی که مخالف قانون مالکیت در اسلام است- که رژیم ادعای پیروی از آن را ارد.
آلودگى آب آشاميدنى بعلت دفع سموم ناشى از پروژه نيشكر و دیگر مجتمعات صنعتی و نفت و پتروشیمی در رودخانه های کارون و کرخه و جراحی منجر به رشد بی سابقه امراض تنفسی و سرطان روده به شکل بی سابقه ای شده است.
متاسفانه تمام این مسائل همراه با زیر پا گذاشتن گسترده و سیستماتیک حقوق بشر در ایران و بالاخص در میان اقلیت های قومی و مذهبی جائی در مناسبات و مناقشات و معاملات دول غرب و کشورهای 1+5 که هم اکنون در جریان است، پیدا نکرده است و شورای حقوق بشر سازمان ملل میبایستی بطور جدی نقض این حقوق را از جانب ایران پیگیری کند. .
تنوع و تکثر قومی می تواند به غنای جامعه و نهادیته کردن یک جامعه آزاد و دموکرات و عدالت خواه که در آن همه شهروندان تحت پوشش قانون و صرفنظراز جنس،رنگ، مذهب بطور مساوی رفتار می شود،کمک خواهد کرد و زمینه های آزادی بیان، عقیده، آزادی مسلک، آزادی مذهب و آزادی انتخابات برای همه را فراهم می کند و حقوق کلیه اقلیت های قومی ، زبانی ، فرهنگی و مذهبی شامل بهائیان، مسیحیان، یهودیان و اهل تسنن، زردشتیان ، مندائیان و دراویش را تضمین می کند.
تحقق این حقوق نه فقط وظیفه فعالان و قومی و ملی و مذهبی در ایران بلکه وظیفه همه نیروهای مترقی و آزادیخواهان در ابران و در جامعه بین المللی است .