اطلاعیه کنگره ملیتها بمناسبت روز جهانی زن

By A A مارس20,2014

کنگرۀ ملیتهای ایران فدرال، روزِ جهانی زن را، بهمۀ زنان دنیا، زنان ایران، و بخصوص زنان ملیتها، که تحتِ ستمِ مُضاعف درایران قراردارند، صمیمانه تبریک می گوید.

مادر، خواهر و دختر، درواقع، سه چهرۀ دیگر، از زن وهمسرهستند. حرمت به زن دراحترام بهمۀ آنها، وحرمت به بشریت، درکلیّت آن است. دفاع، احترام وحرمت بمادر و گاه بخواهر، ولی زورگوئی و تحقیرِ زن و دختر، درمذهبِ دکاندارانِ همۀ ادیانِ مرد- سالار وپدرتبار وجود داشته، وبرای کل بشریت، همواره فاجعه آفرین بوده است. بقول درست” ابن رُشد “آخرین فیلسوف جهل ستیزِ قرن ششم هجری: ” سقوطِ تمدنِ اسلامی، ناشی ازسقوطِ مقامِ زن، درعالم اسلام است ” که تاکنون همچنان ادامه دارد.

تمدن، درسرزمین ایران، با دولت- شهرهای ایلامی در(۴۸۶۴)سال پیش، یعنی (۲۸۵۰ ق.م)، در شهرشوش آغازشد، که تمدنی متکی به زن، ومادر- تباربود: پادشاهان بدلیلِ تباِرِمادریِ خود، وبا تأیید مجلس شوش ومجلس ایلام، به سلطنت می رسیدند. بنابراین سلطنتِ ارثی ( درمعنای جانشینی پسر بجای پدر ) وجود نداشت. لباسهایِ بسیارزیبا، فاخِر، و بدن- نمایِ زنانِ ایلامی، همانند وصیت نامه های- شان، بیانگرآزادیِ زن، و برابری حقوقی بانوان با مردان، درتمدن ایلامی بود. با انقراض تمدن ایلام در(۲۶۵۴)سال پیش:(۶۴۰ق.م) بخصوص ازدوهزاروپانصدچهل سال پیش، با استقرار ِپدرتباریِ توأم بامردسالاری، فاجعۀ ستمِ جنسیتی برزنان، آغازگشت. زن به”اندرون” یعنی پَستوی خانه فرستاده شد، تا مرد، امورِ”بیرون”،یعنی:جامعه، قانونگزاری، سیاست، قضاوت، تولید، تجارت، ومعیشت را نظیرجنگ، بصورت انحصاری، درمردسالاری اداره کند. چادروچادره، همانند پردۀ بکارت، به نمودی ازاسارت زن، وتبدیل او به کالا، درشهرهای ایران پیش ازاسلام بود، که هنوزهم ادامه دارد.

بعد ازانقراض ساسانیان در( ۶۴۲ میللادی= بیست ویک هجری )، گُلِ سُنت مرد- سالاری دیرینۀ جامعۀ ما، که از پانصدوپنجاه وهشت پیش ازمیلاد، آغازشده بود، به سبزۀ اسلامِ آخوندهایِ مرتجع، یعنی دین فروشان، هم آراسته شده است. اززمان سلطۀ تشیع سیاسی صفویه ( ۱۵۰۱ میلادی=۸۸۰ ه.ش. )، درمعنای واقعی کلمه ” زن ” درایران، تبدیل به ” جنس دوم ” شد، که با استقرارِ بدعت مذهبی ولایت فقیه خمینی – خامنه ای، بدین غایت شرم آور رسید.

چون تمدن مدرن، براساس جدائی نهادِ دین، از نهادِ حکومت ودولت، و آزادی های قانونی و برابری انسانیِ مبتنی برحقوق بشر، بنا شده است( ازجمله برابری درمعنایِ نبودِ تبعیضِ: جنسیتی، دینی، زبانی، تباری و نژادی و.. )، نا برابری زن با مرد را نیزبا هیچ توجیهی نمی توان قبول کرد.

کنگرۀ ملیتهای ایران فدرال، همچون یک تشکُل دموکرات یعنی( آزادی خواه، وبرابری طلب، در معنی تبعیض ستیزِ آن ) معتقد است که بدون تأمینِ آزادی و برابریِ زن با مرد، و آزادی وبرابری فرهنگها و زبانها، آزادی وبرابری ادیان واعتقادات سیاسی و، جدائی کامل نهاد دین، از نهاد دولت وحکومت، تحقق دموکراسی واقعی درایران ناممکن است.

چون ” زن” بعنوانِ”مادر”، پایه واساس هویتِ زبان مادری ودرنتیجه فرهنگ بشری است، لذا مبارزه برای آزادی زنان، جدائی نا پذیراست با، مبارزه برای آزادی زبان، و آزادی وبرابری”زن ” همچنین آغازِ پایانِ ستم بر نونهالان یعنی آزادی کودکان خواهد بود.

ملاکِ قضاوت دربارۀ هرتمدن و حکومتی، مربوط می شود به : طرز ِنگرش آن تمدن، در وحله اول به زن یعنی به زندگی وحیات، وسپس به کودک، یعنی اراده به ساختنِ آیندۀ جامعۀ خویش و بشریت.

کنگرۀ ملیتهای ایران فدرال

6 مارس 2014

By A A

Related Post