یا با مراد بر سر گردون نهیم پای / یا مرد وار بر سر همت کنیم سر / کنگرۀ ملیتهای ایران فدرال کشتار” انتقام جویانه “و” دسته جمعیِ ” پانزده هموطن بلوچ درشهرِچاه بهاررا بشدت محکوم می کند که همانند دیگرمحاکمات سیاسی جمهوری اسلامی ایران، بدون
محاکمۀ علنی، وبی رعایت معیارهای قضائی منطبق باحقوق بشرودادگاهای صالحه، انجام شده است. اتهام برخى از اين زندانيان، بمبگذارى روز ۲۴ آذر ۱۳۸۹ مصادف با تاسوعا در شهر چابهار، اعلام شده است، درحالیکه از جمله زنده یاد خسرو ریگی درآن تاریخ درکشورقطربود .
آنانکه سرفرازبدنیامی آیند، سربلندزندگی میکنند، ناگزیر، سرافرازهم میمیرند ولو برسردار؛ که سر، برسرِداردادن، بهترازسر برخاکِ ذلت نهادن درنزدِ سرسپردگان و دشمنان آزادی است. درحاکمیت جمهوری اسلامی ایران، بیقین هیچ مرگی افتخارآمیزتراز کشته شدن بدست دژخیمان جمهوری اسلامی ولایت فقیه نیست؛ امروز دیگرهیچ آزاده ای، برباطل بودن این نظام جهل وجنایت وغارت شکی ندارد.
آزادگانی که درمقابل این نظام ارتجاعی می ایستند وشهید می شوند، بدون شک ازبهترین های جامعۀ ماهستند. آنها زندگی را درعزت وکرامت انسانی می بینندومیدانند. زیستن درآزادگی وعزّت وکرامت انسانی، بهایی دارد که آن وارستگان وآزادیخواهان و تبعیض ستیزان، حاضرند قیمت آنرا، حتی اگرجان و زندگی شان باشد با سربلندی به پردازند.
جوانانی که گوردسته جمعی شان درروز پانزدهم بهمن۱۳۹۲کشف گردید وآن پانزده نفر جوان بیگناهی که درروزچهارشنبه، در چابهار اعدام شدند، ازاین گونه انسان ها بودند. جمهوری اسلامی ایران با اعدام جوانان بلوچ، بارِ دیگر ثابت کرد که بشدت از آنها می ترسد، ومی داند که این جوانان هرگز دست ازمبارزه برعلیه ” نظام عقب ماندۀ ولایت فقیه ” برنخواهند داشت. مردم ایران و مخصوصاً جوانان ملیتهای تحت ستم مضاعف، یعنی: بلوچها، کردها ،عربها، لُرها، ترکمنها و ترکهای آذربایجانی به حقانیت مبارزات دموکراسی خواهانۀ خود، و باطل بودن رژیم آزادی کُش وبرابری ستیزجمهوری اسلامی ایران، مانندهمۀ آزادیخواهانِ تبعیض ستیز ایرانی اعتقاد دارند. آنها براساسِ مسئولیّت تاریخی خود، نبردِ آزادی- خواهانۀ خود راهمراه با سایرهموطنانشان، تاسرنگونی این نظام قرون وسطائی و فاسد ادامه خواهند داد.
رژیمی که طی ۳۵سال ثابت کرده است که لیاقت ادارۀ مملکت را ندارد و نمیتواند آرزوهای مردمان ایران را برآورده کند، برای بقاء خود، همچنان به کشتارِدسته جمعیِ بیگناهان ادامه می دهد ولی درآیندۀ نه چندان دور، همانند تمام رژیمهای خودکامۀ ( آزادی کُش و برابری ستیز ) درطوفان خروشانِ عظیم مردمان آزادیخواه و تبعیض ستیز ایران محو خواهد شد.
باستثنای تلوزیون میهن، متأسفانه دراین میان، کردارِ ” یک بام و دو هوایِ ” رسانه های فارسی زبان ایرانیِ بظاهرمخالفِ جمهوری اسلامی ایران، بسیارسؤال برانگیز بود ( با رسانه های خارجی کاری نداریم ).
درروز پانزدهم بهمن، یک گورِ دسته جمعی دربلوچستان کشف شد و همۀ آن رسانه ها سکوت کردند. کشتن ودفن دسته جمعی بلوچ ها دل کمترکسی ( ازمخالفان واصحاب رسانه ) را بدرد آورد. درهمان روز، جمهوری اسلامی ایران، پانزده بلوچ بی گناه را درچابهار اعدام کرد و بازهم رسانه های فارسی زبان به سکوت خود ادامه دادند: آیا بقول معروف: ” سکوت علامت رضا است “؟
اما وقتی “جیش العدل اسلامی ایران”، پنج مأموررژیم ولایت فقیه دربلوچستان را دستگیرکرد، وعکس های آنها را که همگی صحیح وسالم هستند، انتشارداد. ناگهان توفانی برخاست و رسانه های سنگدل ما، یکباره بیادِ مادران و پدران وخواهران وبرادران آن اُسرا افتادند! و با ملامت کردن جیش العدل ، خواستارسرکوب تروریست هایی شدند که دست به اسیرکردن سربازان بی گناه مرز دار زدهاند. گویی که هموطنان بی گناه بلوچ ها پدرومادر، و خواهر و برادری ندارند: ترورکردن واعدام دسته جمعی، وسپس دفن کردن مخفیانۀ شان هم لازم است و هم برای رژیم و فعالان سیاسی و نویسندگان بی اِشکال می باشد. گفتنی ای است که با سرکوب شدید تر مخالفان سکولار و دموکرات،عملاًتنهامخالفان مذهبیِ(جیش العدل) رژیم سرکوبگرِمذهبی ولایت فقیه، فعال ترمی باشند.
میدانیم که رژیم، وبخصوص دولت امنیتی حسن روحانی، درماهیتِ خود، کشتارگراست؛ با خونریزی آمده، و گمان میکند، با خونریزی می تواند خود را نگاه دارد، بنابراین هیچ انتظارانسانی از رژیم ولایت فقیه: ( علی خامنه ای، صادق لاری- جانی وحسن روحانی ) نمی توان داشت. اما فعالان سیاسی ورسانه ها، ظاهراً وجدانِ بیدارِجامعه به حساب می آیند و باید درانتشارخبرها بیطرفی نشان دهند. راستی چه شده است که آنها که می گویند ما همگی یک ملت هستیم، اعدام دسته جمعی پانزده نفر بلوچ و کشف یک گوردسته جمعی را در بلوچستان نمی بینند و نمی شنوند، ولی دستگیری پنج مأمورِهمان رژیم آدمکش و آزادی ستیز و مدافع تبعیض، خواب را ازچشمان شان می رباید؟
راستی سکوت آن ها در برابرآدمکشی های انتقام جویانه ودسته جمعی بیگناهان بوسیلۀ جمهوری اسلامی ایران، چه معنایی جزتأیید ظلم وظالم یعنی رژیم حاکم دارد؟ کسانیکه که امروز رسانه ای در اختیاردارندودرمقابل این اعدامها سکوت توأم بارضایت می کند، فراموش کرده اند که بقول برتولد برشت، با بقاء این نظام آزادی کُش، نوبت به خود آنها و همگنان شان هم خواهد رسید.
اگرجلوِظلم عُریان و فرارگیر را درسرآغازش نگیریم، بنا به تجربه، دراندک زمانی همه جارا فرامی گیرد: آری، بنیاد ظلم درجهان اندک بود، هرکس آمد چیزی برآن مَزید کرد، تا بدین غایت رسید!
کنگرۀ ملیتهای ایران فدرال بعد ازانتخابِ” حسن روحانی “، با شناختی که ازاو، علی خامنه ای و صادق لاری- جانی و کل نظام ولایت فقیه و جمهوری اسلامی ایران داشته و دارد، هشدارداد که باردیگر: پروژۀ قتل-عام زندانیان سیاسی این باربتدریج، ولی مداوم آغازشده است! این بار، رژیم جهل و جنایت وغارت ولایت فقیه، با نمادِ حسن روحانی، جهت احتراز ازمحکومیت های بین المللی بیشتر که تحریم ها را تداوم و یا وسعت می بخشد، جنایات وآدمکشی های خود را، نه درملاء عام وآشکارا، که بی سروصدا انجام می دهد. هزینۀ جنایت را باید برای رژیم آنقدربالا ببریم تا ازآن اجتناب کند.
کنگره ملیت های ایران فدرال
11 ژانویه 2014