روز سه شنبه 14 ژانویه وقتی خبرگزاری های ایران شروع سفرهای استانی رئیس جمهور نظام ایران را از اقلیم اهواز مخابره کردند، اولین فکری که در ذهن ملیونها نفراز مردم عرب اقلیم که از بی ابی و جو امنیتی و بیکاری رنج می برند و تجارب بس سیاهی از هم سلفان حسن روحانی را تجربه کرده اند، به احتمال قوی این است، باز هم شروع دادن قول های غیر عملی و کلاه گذاشتن سر مردم اقلیم.
اما مردم عرب اقلیم که از تبعیض نژادی و ستم مضاعف رنج میبرند، باز هم به دلیل روحیه مسالمت امیز و مهمان نوازی خود،از امدن رئیس جمهور نظام ایران به دستور و یا بدون دستور مقامات نظام استقبال کردند و اماده شنیدن حرف های و قول و قرارهای حسن روحانی شدند، مردم عرب اقلیم که در زمان انتخابات ریاست جمهوری 1392 حرفها و قول های او را شنیده بودند، امروز با توشه پر تری به استقبال او امده اند، حال میدانند که بر خلاف قول های انتخاباتی روحانی یک استاندار غیر بومی، و با سابقه امنیتی زمام امور استان را بهعده گرفته است و هنوز همان روال و به حاشیه راندن مردم عرب و بیکاری و جو امنیتی برقرار است، امروز مردم میدانند که استخدام در شرکت های نفتی از غیر بومیان انجام میگیرد و خوب میدانند که در زمان حسن روحانی جوانان انان به اتمام واهی اعدام شدند.
اما با تمام این اوصاف مردم خواهان ان هستند که بدانند، امدن رئیس جمهور به اقلیم انان چه نتایجی ملموسی و سریعی میتواند بسرعت حداقل معیشت انان را کمی تغییر دهد، مردمی که بر روی دنیایی از نفت و گاز نشسته اند، اما اب برای خوردن با وجود بزرگترین رودخانه ایران در سرزمین ها انان، ندارند، از بیکاری و گرانی در عذاب هستند، به هنگامی که بیش از 70% از درامد کشور از زیر پای انان استخراج میشود، زمین های کشاورزی انان خشک و لم یزرع است، به هنگامی که یکی از حاصلخیزترین زمین های ایران را دارا هستند، و این زمین ها به بهانه های امنیتی و نظامی و با زور و تهدید به تصاحب ارگان های سپاه و غیره در می اید.
اما از سوی دیگر نباید این نکته را نادیده گرفت که انتخاب اقلیم اهواز به عنوان اولین مکان برای سفرهای استانی و درمیان گذاشتن کمبودها و معضلات این استان با مردم این اقلیم و از سوی دیگر خواندن خطبه ایی به زبان عربی برای مردمی که به استقبال او امده بودند، یک تاکتیک جدیدی است که نشان از اهمیت دادن این اقلیم برای نظام ایران دارد و از سوی دیگر ترسی است که به دلیل اعتراضات مردمی به دلیل سرکوب های ضد بشری نظام و سپاه و دستگاه امنیتی ان، و مردم را به تفکر ضدیت با نظام و دولت ایران سوق داده است.
استقبال اجباری و یا بدون اجبار مردم اقلیم از حسن روحانی این واقعیت را عیان کرده است که مردم عرب خواهان دادن یک فرصت و شانس دیگری به رئیس دولت نظام ایران هستند، تا بلکه معضلات کشنده بیکاری و جو امنیتی را از سر این مردم مظلوم بردارد و از ادعای رحمت اسلامی، قدری از ان را به این مردم رنج دیده و بر حسب قوانینی که در قانون اساسی نظام ایران گنجادنده شده است، به مردم این اقلیم اطاع کنند، این حداقل خواست و طلبات همیشگی مردم عرب در چهارجوب قانونین نظام بوده است، یکی از این طلبات که از زمان دولت محمد خاتمی و بدست نمایندگان عرب اقلیم در مجلس شورای اسلامی به عنوان یک طرح دوفوریتی برای حل نابسامانی ها و بدبختی مردم عرب برده شد، اختصاص 1و نیم تا 2% از سهم فروش نفت به این اقلیم بوده است تا بلکه مقداری از معضلات و بیکاری را در این استان غنی حل کند، که دو بار با قاطعیت و به توصیه سپاه وبیت رهبری توسط نمایندگان رد شد، و امروز چهارشنبه 19 ژانویه و در اخرین روز سفر، از اقای رئیس جمهور در شهر فلاحیه (شادگان) از وی در مورد اختصاص 2% از فروش نفت برای حل مشکلات استان شد، که حسن روحانی با توجه به شناختی که از نظام و اعتراضات احتمالی رهبری و فرماندهان سپاه دارد، گفت که قول نمی دهد اما مسئله را پیگیری خواهد کرد!؟
در اخر اروزی همه مردم و صلح طلبان عرب اقلیم اهواز این است که رئیس جمهور ایران بتواند قول های خود را عملی کند و برای اولین بار تفاوتی را بین خود و دیگر اسلاف خود به نمایش بگذارد، و نگاه خود را به طلبات مردم فقیر که حداقلی هستند، عمیق تر کند، مردم همیشه برای طلبات خود همیشه اولین قدم را با ارامش و صلح امیز برمیدارند چرا که اعتقاد به قدرت خود دارند، و از طرفی حسن روحانی خوب میداند که او و دولتش اخرین شانس نظام ایران هستند، اگر بخواهند که حمایت و اعتماد مردم و بخصوص ملیتها را بدست اورند.
16 جنوری 2014