چگونکی خلع سلاح و منزوی کردن ان به کنگره امریکا و کمیته های امنیت و نظامی کنگره ارائه شد، نحوه برخورد و شکل عمل
سیاسی و امنیتی با حزب الله لبنان و نیروهای نظامی و سیاسی و متحدین او در خارج (ایران و سوریه) که تمامی پول و سلاح او را تامین میکنند و به عنوان اهرمی در دست این دول برای مقاصد سیاسی و نظامی خود مورد استفاده قرار میگیرد، به کنگره پیشنهاداتی داده شده است.
این گزارش که با نام حزب الله، و زمینه های عینی و موضوعی برای کنگره، نام دارد، به تاریخ تشکیل ابن سازمان و شیوه تشکیلاتی انان که بر گرفته از سپاه پاسداران است، همچنین چگونگی برخورد استراژیک امریکا و غرب برای خلع سلاح حزب الله و حسن نصرالله طرحی را تقدیم کنگره کرده است..
اين گزارش توسط “كيسي ال. آديس ” و “كريستوفر ام. بلانشارد ” از تحليلگران امور خاورميانه بخش تحقيقات كنگره در مجموع 34 صفحه تهيه و در ميان كميتههاي امنیت و نیروهای مسلح به اضافه سیاست خارجی كنگره آمريكا منتشر شده است..
در این گزارش ، موضوعات قابل توجه براي قانونگذاران آمريكا را مطرح ميكند و به سیاست های احتمالي براي تضعيف حزبالله ميپردازد و در اين جهت “استراتژی ديپلماتيك احتمالي با قوای سیاسی لبنان “، “طرح كمكهاي احتمالي برای نیروهای معتدل ” و “استراتژی امنيتي ” در قبال حزبالله را مطرح ميكند.
در عمق پیشنهادات کمیته تحقیقات که بسیار جامع و تمامی زمینه های عمل سیاسی و نظامی را در بر میگیرد، به چگونگی برخورد و تضعیف نفوذ حزب الله،فشار بر ایران و سوریه به عنوان سکوی پرتاب کمکها به حزب الله، کمک به دولت لبنان و گروه 14 مارس برای در دست گرفتن خدمات در جنوب کشور که در حال حاضر حسن نصرالله با کمک های سپاه ان را در دست دارد، دادن کمکهای نظامی مدرن و مورد احتیاج ارتش لبنان، اصلاحات بیشتر در نظام سیاسی لبنان تا از حالت طایفه ایی کنونی خارج شود، و در اخر خلع سلاح حزب الله که همانا قطع دست سپاه و حکومت ایران در لبنان است، این پیشنهادات در برگیرنده تعداد دیگری از پیشنهادات امنیتی و نظامی و در تعامل با کشورهای عربی حامی دولت لبنان و متحدین غرب است که در گزارش منتشر شده از ان به دلیل محرمانه بودن حذف شده است.
* ارزيابي اهداف و تأثيرگذاري برنامه كمكهای آمريكا به لبنان: تعيين ضروريترين قابليتهايي كه همچنان نيروهاي مسلح لبنان و نيروهاي پاسدار صلح بينالمللي “يونيفل ” از آن برخوردار نيستند و ارزيابي اهداف كمك آمريكا به نيروهاي مسلح لبنان و نيروهاي يونيفل و همچنين تصميمگيري در خصوص تغيير برنامهها درباره كمكهاي به تاخیر افتاده به لبنان يا ايجاد برنامههاي دراز مدت و کوتاه مدت ضربتی جديد و يا در نهايت بهبود آنها و درك موانع سازماني و سياسي مهم براي توسعه بيشتر و يا ارتقاي نيروهاي امنيتي و نظامی لبنان و ارائه برنامه استراتژیکی براي غلبه بر آنها.
اين گزارش صراحتا استفاده از “هرگونه اقدام مستقيم توسط آمريكا و استفاده از نیروی نظامی در حال حاضر براي كاهش نفوذ حزبالله در لبنان را ” رد كرده و در مقابل “يك سري اقدامات امنيتي، كمك های اقتصادی و ديپلماتيك فوری را براي تضعيف قدرت حزبالله ” ارائه كرده است
کمیته تحقیق مینویسد که در حال حاضر برنامه جامعی برای مهار حزب الله و سپاه که مشکلات عدیده ایی را برای دولت و مردم لبنان، اسرائیل و غرب و سعودی بوجود اورده، وجود ندارد، در عینی که تمامی گزارشات سرویس های امنیتی غرب و عرب از کوشش روزمره حزب الله برای ارتقای قدرت نظامی و موشکی خود با کمک ایران و سوریه دنبال میکند، امری که به ثباتی لبنان و تهدید مستقیم اسرائیل بر میگردد.
محققین گزارش ادامه میدهند که توجیه همیشگی حزب الله برای حفظ سلاح و تهدید دولت و بیروت مقابله با اسرائیل و مقاومت مشروع برای حفظ و دفاع از لبنان بود، و نه چیز دیگر و هنگامی که اسرائیل در سال 2000 منطقه جنوب لبنان را ترک کرد، حزب الله از نظر سیاسی و اجازه حمل انواع اسلحه ضعیف شد و توجیهات ان دیگر رنگی نداشت و بعدها اعمال و تحریکات او ثابت کرد که این سازمان نظامی در خدمت مقاصد ایران و سوریه و برای کنترل لبنان و یا حداکثر مطیع ساختن دولت این کشور در مقابل خواست های تهران و دمشق یعنی کمک دهنده های اصلی حزب الله است.
این توجیهات تا قبل از ترور رفیق حریری، روستای الغجر در جنوب لبنان بود که تحت اشغال اسرائیل باقی ماند،که در سال 1967 سوریه ان را در جنگ از دست داد و ساکنین این روستا خود را سوری میدانند و حزب الله ان را لبنانی،و دمشق برای اینکه سدی در مقابل توجیهات حزب الله بوجود نیاورد، تا کنون اظهار نظر رسمی که روستا به لبنان تعلق دارد و یا سوریه، نکرده است. اکثر ساکنین روستا در حال حاضر دارای پاسپورت اسرائیلی هستند.
نتیجه ان این است که حال که اسرائیل قصد خود را برای خروج از روستای الغجر اعلام کرده، در اینده نزدیک حزب الله از نظر توجیهات خشک میشود و باید فکری برای اینده خود بکند و به دامان لبنان و مردم برگردد و نه دنباله رو سیاستهای تهران و دمشق که ارزشی برای خون و مردم لبنان قائل نیستند
.
در اخر باید گفت که سیاستهای عمومی و محرمانه امریکا و متحدین او مثل فرانسه ، مصر و سعودی تضعیف حزب الله و متحدین او در منطقه است، این سیاست با تعامل و مذاکرات بخصوص با دمشق و فرستادن نمایندگان کنگره به سوریه برای ترقیب بشار اسد برای خنثی کردن وزن مخرب حزب الله در دولت لبنان ادامه داشته و دارد، و تاثیر هم کرده است، سوریه کمی از سهم خود را گرفت و دادگاه بین المللی قتل حریری که در حال تحقیق درباره قتل حریری و یاران او در 2005 است و از کنترل دولت لبنان خارج است، نام مقامات سوری و شخص بشار را به عنوان متهمین حذف کرد، و در حال حاضر حزب الله متهم اصلی است و مخالفتهای نصرالله و تهدیدات او در رابطه با قرار و صدور حکم دادگاه که بعد از بدست اوردن مدارک لازم از حزب الله و افراد زندانی مضنون و وابسته به تیم امنیتی انان که اطلاعاتی را در اختیار دادگاه و قاضی مربوطه قرار دادند، از مهمترین دغدغه های نصرالله است، اما اینجا نقش سوریه در کنترل حزب الله مشخص میشود که به حزب الله اجازه اتش بازی و مختل کردن بیروت به مانند 2008 را نمیدهد، و این قولی است که بشار اسد به غرب و سعودی داده است.
و این موضوع یعنی صدور حکم دادگاه باعث خورد شدن بقیه هیمنه حزب الله و نصرالله خواهد شد، یعنی مشخص میشود که حزب الله قاتل نخست وزیر محبوب لبنان بوده، و هنگامی که این اتفاق افتاد، طرح امریکا که در بالا یاد شد، وارد فاز عملی برای خلع سلاح حزب الله خواهد شد و شامل ایران هم نیز میشود.