اینک كه ما این سمینار را در ۲۰۲۴ در شهر کلن المان برگزار می کنیم، دقیقا ۱۱۰ سال قبل در ایران و در زمان رضا شاه، نخستین ایده های یکسان سازی فرهنگی و زبانی و بنفع یک ملیت درایران کلیک خورد.
حلقه ایرانی برگشته از برلین و اغشته به تفکرات فاشیستی المان نازی در سال ۱۹۱۴ توسط تنی چند از باصطلاح روشنفکران سرخورده دوران مشروطیت تشکیل شد. وبا توجه به وضعیت بغرنج آن روز اروپا، و ازهم گسیتختگی سیاسی و اجتماعی قبل از مشروطیت در ایران ، و رواج ایده تناقض گونه دیکتاتورعادل، که می بایست ایرانی یکپارچه و دارای یک زبان یک ملت و یک پرچم را تشکیل دهد، موجب شد که بسیاری از مفاهیم و ایدهای ضد اتنیکی وارد عرصه سیاستهای رژیم انزمان ایران شوند، و رفته رفته با تدارک و اجرای تفکرات تمامیت خواهانه به استراتجی اصلی دولت – ملت ابداعی در ایران تبدیل شود و توسط حلقه برلینی و با تایید رضا شاه به اجرا درایند.
از انجایی که ما در این سمینار به مسئله تبعیض همه جانبه فرهنگی و اجتماعی در ایران و به دنبال ان بررسی و موشکافی مسئله تدریس به زبان مادری در ایران اینده هستیم، بر ماست که این پرسشها را مطرح نماییم:
۱.آیا وضعیت زبان مادری در ایران یک مسئله سیاسی است یا یک بحران اجتماعی و تبعض امیز ؟
۲. زبان و زبان مادری چه نقشی در توزیع قدرت سیاسی و ثبات اجتماعی و باز تولید آن در اینده ایران دارد ؟
۳. تا چه اندازه ناسیونالیسم ایرانی با زدودن تاریخ،فرهنگ وتنوع زبانی در ایران و مختصر کردن آن به زبان و تاریخ و فرهنگ فارس میتواند عنوان ایرانی داشته باشد ؟
۴.چرا در ایران همواره به موضوع تدریس به زبان مادری نگاه امنیتی میشود ؟
بحران یا کرایسس اجتماعی و سیاسی و اقتصادی پیشامدهایی است که به صورت ناگهانی و گاهی فزاینده رخ نمیدهند، بلکه محصول اتخاذ سیاستها و برنامه هایی است که از جانب سیستم سیاسی و یا دولتها اتخاذ میشود، که به وضعیتی خطرناک و بحرانی برای جامعه یا گروههای اجتماعی و یا فرد، میانجامد. بحران باعث به وجود آمدن شرایطی میشود که برای برطرف کردن آن، نیاز به اقدامات اساسی و فوقالعاده است.
البته ضرورتا نباید از موضوع بحران برداشت منفی کرد به همان مقداری که بحران نشان دهنده ناخوشی اختلال در عملکرد وضعیت طبیعی یک جامعه است، به همان میزان می تواند فرصتهای جدیدی را پدید آورد .
با نگاهی به میزان ترک تحصیل و نتایج اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بعدی آن درخواهیم یافت، که عدم تحصیل به زبان مادری یکی از عوامل اصلی در وضعیت بغرنج اقتصادی و اجتماعی مناطق ملی در ایران است و این وضعیت باتوجه به تعریف بالا مطابق با مفهوم بحران است، همچنین این بحران موجب ایجاد نگاه کلیشه ای و حاشیه ایی به ملل مختلف در ایران شده است، از جمله این نگاه کلیشه ای می توان در نوع میتوان نگاه بعضی از فارس زبانهای ایران شهری و خودبین در ادبیات و سینما را مثال اورد که آن را هم تراز با پیشرفت تمدن ، موفقیت و با فرهنگ قرار می دهد، در حالی که دیگر ملیتها را در تراز با بی فرهنگی ، عقب افتاده گی و پست رفت معرفی می نمایند. از این رو تنوع زبانی گامی مهم در زدودن بسیاری از این نابرابری ها است.
تاثیر زبان قدرت:
میشل فوکو در مطالعات انسان شناسی خود همواره بررابطه تنگاتنگ زبان و قدرت سخن گفته است،
و زبان را ابزاری برای تولید قدرت بر دیگران وهمچنین آن را عرصه ای برای بازتاب اندیشه تلقی می کند، از این رو می توان به بحران زبان مادری از این دیدگاه نگریست، به این معنا که زبان فارسی موجب تراکم قدرت در دست گروهی و از میان بر داشتن آن از گروهای دیگری باشد.
برای مثال :
اجازه دهید این امر را با یک مثال از دوران کودکی خود بیان کنم، بشخصه چندین بار با این پدیده روبرو شدهام و حتما همه شما با این مسئله روبرو شده اید، که بسیاری از معتمدین و ریش سفیدان جامعه عرب اهواز که در میان مردمان خویش جایگاه والایی دارند، اما در ادارات دولتی به دلیل عدم تسلط به زبان فارسی ، آنچنان مورد تحقیر و تمسخر قرار می گیرند که لاجرم آنان را به شرمندگی و معذرت خواهی وامی دارد . بی شک اگر تنوع زبانی در ایران به رسمیت شناخته می شد با این پدیده زشت و ناپسند رو به رو نمی شدیم
ناسیونالیسم ایرانی تا چه اندازه منطبق با تاریخ و فرهنگ و تنوع زبانی در ایران است:
یکی از نکات حائز اهمیت که در ۱۰۰ سال گذشته همواره مورد تاکید واقع می شود، ارتباط تنگاتنگ ناسیونالیسم ایرانی با زبان فارسی است، گو اینکه همواره زبان فارسی تنها زبان بازتاب دهنده هویت ایرانی است و ایرانیان طی اعصار و زمان های مختلف فقط با زبان فارسی صحبت می کردند ، حال اینکه واقعیت های تاریخی غیر از آن است ،کافی است یاداور شویم که در دوران قبل از کودتای رضا شاه نام این سرزمین ممالک محروسه ایران بوده، که تمبر های پست چاب شده در ان زمان و اسناد و مدارک موجود به انداره کافی صحت این ادعا را ثابت میکند.
رابطه زبان مادری و نگاه امنیتی:
دغدغه امنیتی و رسمیت دادن به دیگر زبانهای ملی در ایران یکی از مهم ترین عوامل ترس تمامیت خواهان از زبان مادری در ایران است،، از این رو این ترس موجب عدم پیاده کردن اصل 15 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در خصوص زبان مادری نیز شده است، گاهی روزنامه ای بخاطر یک تیتر که به زبان فارسی نوشته نشده است، بسته می شود در حالی که اگر این تیتر به زبان فارسی بود هیچ حساسیتی ایجاد نمی کرد ، متاسفانه امروزه این نگاه امنیتی فقط به سیاستهای تمامیت خواهانه سرکوب گرانه حکومت ایران ختم نمیشود، بلکه با آب تاب در میان بعضی از اپوزیسیون مرکز گرا بوضوح دیده میشود، و تا موقعی این نگاه امنیتی و تبعیض امیز وجود دارد و تنوع فرهنگی و اجتماعی و مذهبی در ایران به رسمیت شناخته نشود و مورد احترام قرار نگیرد، بحران بین ملیتهای تحت ستم و بعضی از مرکزگرایان تمامیت خواه مسئله پیشرفت و دمکراسی را در ایران بتاخیر خواهد انداخت و این ان موضوعی است که رژیم ضد بشری ایران و سپاه پاسداران از ان سود میبرند.
حزب تضامن دمکراتیک اهواز
فوریه 1402