سپیده قلیان، فعال سیاسی و کارگری و زندانی سیاسی در ادامه افشاگریهایش از مشاهداتش در زندان، گفت که زندانیان عرب حتی در زیر شکنجه اجازه سخن گفتن به عربی نداشته، «نجس» خوانده شده و ضمن تهدید شدن به مرگ، مجبور بودند فارسی صحبت کنند.
روایت دهم از ۹۰روایت از اهواز: سپیده قلیان در رشته توئیتی که آن را «روایت دهم از ۹۰روایت از اهواز» نامیده از زندانی عربی به نام اسماعیل نام برده که در زیر «ضربههای باتوم و کابل» بازجویانش و در پاسخ به آنها که از او نام «عملیات» را پرسیدند، به عربی پاسخ داده که نمیداند و این امر سبب بیشتر شدن شکنجهها شده و «شکنجهگران» به او گفتند: « نجس فارسی صحبت کن ».
نیمه شب پنجشنبه است، امشب از کمر درد خواب به چشمم نیامد، خاموشی شد و حالا با خودم میگویم خب امشب تا صبح کسی شکنجه نمیشود کمی مانده تا چشمانم سر شود، یکهو با داد و فریاد از خواب میپرم: ها! دیگه زنده بیرون نمیری. ها! دیگه تموم شد.
میکشیمت نجس!
او توصیف کرد که در ادامه بازجویی مادهای سوزان و احتمالا آب جوش روی تن این زندانی عرب ریخته تا او را وادار به اعتراف کنند. قلیان نوشت: «انگار که بر تن اسماعیل عرب که بلد نبود درست فارسی صحبت کند آب جوش ریخته باشند، یکهو داد و فریادش جوری میشود که من پلک چپم شروع به پریدن میکند: «سوختم، سوختم، سوختم!» اخ من هم سوختم، «شما بگو چه عملیاتی من انگشت میزنم اما من فقط به خدا ایمان دارم.»
سپیده قلیان پیش از این نیز از وجود صدها زن عرب زندانی در زندانهای اهواز خبر داد که تنها به دلیل «زن بودن» و «عرب بودن» زندانی شدهاند.
این فعال کارگری که تاکنون بارها بازداشت و زندانی شده است، در یک مجموعه توئیت از زندانیان زن عربی نام برد که در دوره حضورش در زندانهای اهواز با آنها آشنا شده و با «خواهر عرب» خواندن یکی از آنها، نوشت: «زهرا یکی از صدها زن عربیست که در اهواز تحت بازداشت/شکنجه/ستم است، به دو دلیل : یک زن است، دو عرب است.»
شادی صدر، وکیل، فعال حقوق زنان و مدیر اجرایی سازمان عدالت برای ایران با بازنشر توئیت سپیده قلیان، او را «صدای بیصدایان» خواند.
مونا سیلاوی، فعال حقوق زنان نیز پیشتر درباره اهمیت آنچه سپیده قلیان فاش کرده، به العربیه گفته بود: «سابقه مبارزاتی خانم قلیان و با در نظر گرفتن اینکه او شاهد عینی اتفاقات زندانهای اهواز بوده، اهمیت اخباری که او درباره زندانیان زن عرب منتشر کرده را دو چندان میکند. به بیان دیگر او یک منبع دست اول از آن چیزی است که روایت میکند.»