آنچه رسانه های خارج از ایران در مورد تظاهرات اعتراضی اهواز و خوزستان میگویند بیشتر تقلیل ماجراست تا تحلیل آن.
سالهاست که زاگرس نشینها , خوزستانیها از چرخه توسعه در سازو کار قانون و بودجه حذف شده اند. به اعتصاب کارگرانشان در شرکتهای نفت و پتروشیمی و قند توجهی نمیشود. کسی به سلامت آنها اهمیتی نمیدهد. آبی که مینوشند و هوایی که نفس میکشند و سلامتی کودکانشان برای دولت مرکزی ایران اولویتی ندارد. بزرگترین مخازن نفت و گاز را در دل خاک خود دارند و بیمارستان مجهزی ندارند تا دردهای حاصل از همین استخراجها را درمان کنند. روستاهای زاگرس بزرگترین و مهمترین جمعیت روستایی ایران را دارند و حالا با سایه سیاه هر سد یکباره بیست تا و سی تا و هفتاد تایش با هم از سکنه خالی میشوند. مشکل اعراب و بختیاریها و لرها این نیست که به اقوامشان توهین میشود . آنها سالهاست حتی به عنوان شهروندی از این خاک هم به حساب نمی آیند باز شناسی به زبان و فرهنگ و پوشش و رسومشان پیشکش .
در توسعه یافتگی شهری وروستایی , سرمایه گذاری برای ایجاد اشتغال و توجه به سطح فقر و سلامت حتی در استانداردهای ناقص و ضعیف ایران هم, آنها در بخشهای انتهای جدول هستند . نادیده گرفتن تمام این دلیلها و نپرداختن به موضوع مهمی چون انتقال های بی رویه آب کارون و واگذاری صنایع این استان به شرکتهای بی کفایت خصوصی به اندازه کافی نبوده است که بود و نبود عروسکی را برای اعتراض بهانه کنند؟به کار بردن رنجش قومی براس توصيف یک کنش اعتراض امیز اجتماعی که در بسیاری از عرصه ها پیگیری اخته ای از طرف مسئولین داشته است تنها به این حذف سیستماتیک کمک میکند. پرداختن به این شکل به موضوعی چنین عمیق و مهم واقعن تقلیل حقیقتی است که سالهاست آنها در ضعف و ناتوانی نگاه داشته است.
#اعظم_بهرامي