رانیا سالمی
بررسی رسانههای ایران درباره اتفاقات روستای جلیزی علیا و تلاش ارتش برای غصب اراضی مردم عرب منطقه، حمله نیروی انتظامی به کشاورزان و ضرب و شتم آنها و در آخر دستگیری زنان روستایی حاوی نکاتی جالب توجهی است.
در مجموع چهار خبرگزاری مهر، میزان، فارس و خبرگزاری صدا و سیما چهار خبر درباره اتفاقات روستای جلیزی علیاء نوشتند. این چهار خبر که در واقع دو خبر تکراری هستند و شامل بیانیه سازمان اتکا و ادعای مالکیت زمینهای منطقه از سوی ارتش و دیگری توضیحات فرمانده پلیس دهلران درباره حوادث منطقه است.
علیرغم فیلمهای منتشر شده درباره اتفاقات روستای جلیزی، در بیانیه ارتش موضوع درگیری با مردم عرب منطقه تکذیب و ساخته و پرداخته آنچه آنها “رسانههای بیگانه” نامیدهاند، عنوان شد و همچنین ادعا شد که این زمینها متعلق به سازمان اتکا ارتش است.
در خبر دوم نیز سرهنگ منوچهر مکی، فرمانده دهلران گزارشی از تعداد افراد و خودروهای بازداشت شده، ارائه کرده و تهدید کرده که منتشرکننده فیلم را مورد تعقیب قرار خواهد داد.
معاون امور مطبوعات وزارت ارشاد ادعا کرده که 8 هزار عنوان رسانه در ایران فعالیت میکنند. از این 8 هزار رسانه تنها 4 رسانه به موضوع جلیزی پرداختهاند. آن 4 رسانه نیز تنها دو خبر یک طرفه منتشر کردهاند که همه حق را از یک طرف گرفته و به طرف دیگر دادهاند. هیچکدام از این 8 هزار رسانه ادعایی، خبرنگاری به منطقه ارسال نکردهاند تا با مردم مصاحبه کرده و نظر آنها را در اینباره جویا شوند.
در واقع بررسی فضای رسانهای جریان حاکم، که صد البته نمیتوان را جریان اصلی (Main stream) به معنای کلاسیک نامید، از منظر حرفهای نشان میدهد، رسانههای ایران حتی یک خبر، گزارش، مصاحبه و یادداشت در اینباره کار نکردهاند و دو مطلبی که در رسانههای ایران منتشر شده، بیانیههای ارتش و نیروی انتظامی است.
در چنین فضایی است که شهروندخبرنگاری انحصار موجود را شکسته و سیاست نادیدهانگاری عامدانه را ناکام میکند. از جهتی دیگر میتوان گفت که رسانههای جریان حاکم در چاهی افتادهاند که خود در عمیقتر کردن آن سهیم بودهاند. عدم پرداختن آنها به موضوع این امکان را به شهروندخبرنگاران داد که روایت خود از داستان را به روایت غالب تبدیل کرده و تصویری از حادثه را مخابره کنند، که میخواهند. حجم تاثیرگذاری و پذیرش روایت شهروندخبرنگاران تا به آنجا بود که ارتش ناچار به انتشار بیانیه شده و موج خبری به راه افتاده را کار “رسانههای بیگانه” اعلام کند.
شاید لازم باشد مجددا موضوعی را که در یاداشت قبلی که تحت عنوان “دیوار نکشید دور دوربینها” نوشتم، یادآوری کنم. یک پژوهش علمی درباره شهروندخبرنگاران نشان داد که شهروندخبرنگاری، از یک حوزه اطلاعرسانی صرف به شکلی از کنشگری هدفمند تغییر ماهیت داده تا با تزریق اطلاعات و دادهها به سیر اتفاقات اجتماعی، روند احتکار اطلاعات از سوی رسانههای وابسته به دولت را شکسته و فضای جامعه را به سمت موضوعاتی که رسانههای جریان اصلی آن را به عمد نادیده گرفتهاند، سوق دهد. موجی که در رسانه داخل و خارج از کشور درباره حادثه روستای جلیزی علیا به راه افتاد، مصداق عینی این موضوع است.