توجه کنید، بخصوص که اگر نوع دستگیری او هنوز خامنه ایی را نترسانده بدلیل ارامش مصنوعی در ایران، اما بر علی عبدالله صالح رئیس جمهور یمن تاثیر گذاشته و بشار را در فکر عمیق فرو برده و خواب را از او ربوده است.
دستگیری منصور ضو، فرمانده گارد محافظ قذافی و بازجویی از او در مورد لحظه اخر دستگیری قذافی، تاکید دارد که قذافی به اسمان نگاه میکرد و جیغ و فریاد میکشید و دست های خود را می مالید و توان فکر کردن را نداشت، حتی به اطرافیان خود پرخاش میکرد و به توصیه های انان گوش نمیداد، منصور ضو در مصاحبه با خبرگذاری اناتولی هم به نکات دیگری اشاره کرد و گفت: نمیدانم که این خصلت همه دیکتاتورها است که به هنگام ضعف و یا ترس مثل بچه ها فریاد میزنند و با خود حرف میزنند، قذافی حتی یکبار هم نمی خواست قبول کند که مردم علیه او شورش کرده اند و او را نمی خواهند، ضو ادامه داد که قذافی هنگام درگیرهای شدید در سرت که توان مقابله با انقلابیون را نداشتند و ارام ارام عقب نشینی میکردند، بر سر انان جیغ میزد که شما از موشها میترسید، ما فقط کمی با پیروزی فاصله داریم.
سرگزد منصور ضو در مورد لحظه فرار قذافی و یارانش در سرت و بعد دستگیری او در یک لوله فاضلاب که در ان خزید و خود را از تیرراس جوانان لیبی پنهان کرد، میگوید، قبل از حمله هوایی ناتو به کاروان ما، من در کنار قذافی در ماشین نشسته بودم و قرار بود به شهر جرف در جنوب شرقی لیبی و نزدیک مرز نیجر فرار کنیم، او از دستگیری و محاکمه بسیار میترسید و حتی از فکر کردن به دستگیری او را دچار عصبانیت میکرد.
به هر حال هنگام فرار از سرت ما مورد حمله هواپیماهای ناتو قرار گرفتیم، من و او به سوی کنار جاده سنگر گرفتیم اما او به درون یک لوله فاضلاب رفت، و نهایتا توسط مردم دستگیر شد، از همان اوایل دستگیری گیج و مبهوت شد و التماس میکرد که با کاری نداشته باشند. منصور دوباره گفت که نظام قذافی در چند ثانیه فرو ریخت.
بالاخره قذافی و معتصم پسرش که به همین نحو دستگیر شده بودند، بعد از مدتی که از زمان دستگیری انان می گذشت، توسط انقلابیون کشته شدند، حال گفته میشود که مرگ قذافی دیگر دادخواهی نخواهد داشت و کسی به نام او و یا به فرمان او علیه مردم و انقلابیون اسلحه و بمب نخواهد کشید، او رفت و یاران او هم مثل پر گل به زمین ریختند، ان که فرار کرد احتمالا در جستجوی نام و هویت جدیدی است تا کسی به سراغ او نیاید، مرگ قذافی و شکست هیبت او، سیف الاسلام پسر ارشد و همه کاره بعد از او را وادار کرد که تماس هایی با دادگاه جنایت علیه بشریت برای تسلیم خود بگیرد، کتاب نظام و خانواده قذافی به تاریخ پیوست، منتهی با سرنوشتی مرگبار.
جنازه های قذافی و فرزندش معتصم پس از کشته شدن به شهر مصراته منتقل شدند و پس از حدود یک هفته نمایش عمومی برای مردم، در محلی مخفی در صحرای لیبی دفن شدند.
در همین حال هیاتی از مقامات دولت موقت لیبی به نیجر سفر و با رئیس جمهور این کشور دیدار کرد. نیجر همسایه جنوبی لیبی است و دولت آن با حکومت قذافی روابط بسیار خوبی داشت.
هم اکنون حدود 30 نفر از مقامات بلندپایه حکومت قذافی به نیجر پناهنده شده اند که می توان به “ساعدی” از پسر قذافی اشاره کرد.
سیف الاسلام دیگر فرزند قذافی هم آخرین بار در نزدیکی مرزهای مشترک لیبی، نیجر و الجزایر مشاهده شد اما او همچنان سرگردان است.
کشور نیجر تاکنون تسلیم کردن ساعدی قذافی را به دولت لیبی یا سازمان ملل متحد رد کرده است.
هم اکنون صفیه همسر قذافی به همراه دختر ( عایشه) و دو پسرش (محمد و هانیبال) به الجزایر فرار کرده اند.
سیف العرب و خمیس از دیگران پسران قذافی هم در ابتدای حملات ناتو علیه مواضع قذافی در لیبی، کشته شدند..