پیام حزب تضامن دمکراتیک اهواز در کنفرانس بخوم آلمان
دوستان و مبارزان راه آزادی،
خانمها و آقایان،
با سلام و درود به حضور گرامی تک تک شما عزیزان،
باعث افتخار من است که به نمایندگی از حزب تضامن دموکراتیک اهواز در این جمع مبارز حاضر شوم. اجازه دهید در آغاز، برگزاری این کنفرانس مهم را به تمامی آزادیخواهان حاضر تبریک بگویم، چرا که چنین اقداماتی مقدمهای برای تفاهم و سازندگی است. همچنین از تلاشهای همه دوستانی که در برنامهریزی، برگزاری و اجرای این کنفرانس نقش داشتند، صمیمانه تشکر و قدردانی میکنم. امیدوارم که این نشستها و جلسات در این مقطع حساس، گامی بلند برای نزدیک کردن ایدهها، راههای مبارزاتی و راهکارهای عملی برای پایان دادن به ستم مضاعف بر تمام ملتها در ایران و فراهمسازی حق تعیین سرنوشت برای آنان باشد.
بر کسی پوشیده نیست که جمهوری اسلامی ایران اکنون آخرین دوره حیات خود را میگذراند؛ از یکسو با چالشهای اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و مشروعیت مواجه است و از سوی دیگر با دودستگی سیاسی داخلی، فساد و نفوذ اطلاعاتی دستبهگریبان است. این چالشهای بنیادین در حالی پیش آمدهاند که پس از حملات ۷ اکتبر، جهان بهتدریج به اجماعی بیسابقه برای رهایی از این رژیم خونآشام رسیده است.
بهروشنی پیداست که مبارزه برای دستیابی به حق تعیین سرنوشت، مبارزهای مشروع و همراستا با تمام قوانین و کنوانسیونهای بینالمللی است. اما رسیدن به این هدف استراتژیک نیازمند هماندیشی، همافزایی و هماهنگی هرچه بیشتر میان تمام نیروهای سیاسی و اجتماعی ملتهای در بند ایران است. بدین معنا که در کنار فهم صحیح از اهداف کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت، نیازمند شناختی ژرف و عملگرایانه از راههای دستیابی به این اهداف و ابزارهای کارآمد در این مسیر پرچالش هستیم تا تجربه تلخ انقلاب ۱۹۷۹ بار دیگر به کابوسی برای ملتهایمان تبدیل نشود.
ما در حزب تضامن دموکراتیک اهواز، پس از تحلیل اوضاع سیاسی و استراتژیکی ایران، منطقه و جهان به این نتیجه رسیدهایم که در مسیر رهایی از رژیم جمهوری اسلامی با خطری جدی مواجهایم، مشابه آنچه در سال ۱۹۴۱ و سقوط رضاشاه در ایران رخ داد. در آن دوران، گرچه ملتهایمان از رژیمی فاسد و ستمگر رهایی یافتند و در آذربایجان و کردستان جمهوری خودمختار تأسیس شد و در اهواز فضایی باز و نخستین احزاب عربی مانند حزب سعادت شکل گرفتند، اما طولی نکشید که با قدرتگیری دوباره تهران، تمام آرزوهای آزادیخواهانه و هویتطلبانه ما بر باد رفت و رژیمی مسلح، سیاستهای آپارتایدگونه تکزبانی و تکهویتی خود را دوباره بر ما تحمیل کرد.
ازاینرو، ما بر این باوریم که باید راه مبارزاتی خود را بهصورت مستقل دنبال کنیم، خواه منافع دیگر کشورها و نیروهای داخلی فارس همسو باشد یا نباشد. پیشنهاد ما در این مرحله، ایجاد یک بلوک تاریخی متکثر برای گذار از جمهوری اسلامی است. تأکید بر مفهوم “بلوک تاریخی” از آن جهت اهمیت دارد که برخی جریانهای سیاسی با طرح پیششرطهای مختلف بهدنبال حذف صورت مسئله هستند؛ درحالیکه از دیدگاه ما، آلترناتیو جمهوری اسلامی قائم به شخص یا گروه خاصی نیست، بلکه وابسته به گفتمانی متکثر و چندفرهنگی است.
ما معتقدیم که شرایط ذهنی انقلاب در کنار کار سیاسی و تشکیلاتی نیازمند فعالیتهای فرهنگی، رسانهای و اندیشهورزی همهجانبه بر محور “قرارداد اجتماعی جدید” برای ایران پس از جمهوری اسلامی است. در قرارداد اجتماعی موردنظر، بازتعریف مفهوم ایران و ایرانیت با محوریت انسان، آزادی و حق تعیین سرنوشت اهمیت ویژهای دارد.
ما در حزب تضامن دموکراتیک اهواز، جمهوریت را ضامن عدم بازگشت به دوران تسلط یک جناح یا خاندان خاص، سکولاریسم را ضامن زدودن اتحاد نادرست دین و دولت، و فدرالیسم را ضامن توزیع قدرت سیاسی و عدم تمرکز آن میدانیم. این سه اصل بنیادی از دیدگاه استراتژیک میتواند مسیر حق تعیین سرنوشت را، برخلاف تجربههای ۱۹۴۱ و ۱۹۷۹، با قدرت و آمادگی بیشتری هموار کند و مانع از هرگونه عقبگرد سیاسی شود؛ چرا که در این راهکار مبارزاتی، قدرت متمرکز در تهران به اقلیمها تقسیم میشود و این پیرامون است که سرنوشت خود را با همکاری و همیاری دیگر ملتها رقم میزند.
در پایان امیدوارم این کنفرانس با تصمیمات و نتایج خود، نقطه عطفی در کنشگری سیاسی ملتهای تحت ستم در ایران باشد و هرچه سریعتر شاهد برگزاری یک رفراندوم آزاد، دموکراتیک و فراگیر برای ایران پس از جمهوری اسلامی و تحقق حق تعیین سرنوشت برای تمام ملیتهای گوناگون باشیم.
پاینده باد مبارزه در راه آزادی
زنده باد تمام ملتهای در بند ایران
با تشکر و سپاس فراوان