وغير مستقيم قدرت سيا سى نقش اساسى وكليدى دارد.اما اين روزها رييس جمهورايران گویا ازصلاحيتهاى نامحدود آقای خامنه اى ناخرسند است.
واقعيت اين است كه چگونه ممکن است فردى درمقام ولى مطلقه فقيه برهمه اموركشورمسلط باشدوبه هيچ کس حساب پس ندهد وحکومتش هم مادام العمرباشد؟ ولی مطلقه فقه چه حقی دارد درانتصاب يابركنارى وزير اطلاعات دخالت كندودستوربدهد؟ پس اختیا رات رییس جمهور ی کجاست؟ اورابا24ميليون راى (واقعى يا تقلبى) برگزيده اند رهبرچند رای آورده است؟ اگراستدلال احمدى نژاد درنزاعى كه با خامنه اى آغازكرده اين باشد,ازديدگاه همسویانش کاملاٌحق دارد.ولى كيست كه نداند اين شيوه استدلال احمدى نژاد(سفسطه)است واوازنزاعى كه با رهبرآغازكرده,هدف هاى دیگری دارد.
روزى كه مردم (ملل)ايران ديدند كه احمدى نژاد دردوراول گزينش به ریاست جمهورى وهنگام دريافت استوارنامه خود,چگونه دربرابرخامنه اى سر خم كرده وبردست او بوسه گذاشت وابرازبندگی کرد,تصورمى رفت كه او فردى مطيع وفرمانبرداررهبراست واوراولى نعمت خود مى داند زيرا دردور اول,خامنه اى بودكه دستور داد احمدى نژاد دربرابر همه رقيبان خويش,وحتى فرد پرقدرتی چون هاشمی رفسنجانى,برنده اعلام شود ودیگران راازدورخارج كند.ولى معلوم شدكه درجاه طلبى وگستاخی,درعالم سياست,كسى را توان رويارويى با احمدى نژاد نيست.
اوپس ازآنكه به رياست جمهورى رسيد قوه مجريه رابدست گرفت,كوشيد برهمه پست هاى كليدى كشورمسلط شودومجلس را هم به تسلط خود درآورد ودرطول زمان ديديم كه چگونه مجلسیان را تحقیرکرد,ازپیروی قوانين پارلمانی ودستورات مجلس سرپیچید وحتى لايحه بودجه رادوماه ديرتراز موعد به مجلس داد وهرجا كه توانست پارلمان راناچیزوبى اهميت شمردوحتى تهديد كرد كه درانتخابات نخواهدگذاشت آنانی كه با دولت وى مخالفت مى ورزند به مجلس راه يابند. اكنون نوبت اختیارات ولی فقیه رسیده كه بايد ستون هاى آن رالرزان ساخت تا بتوان نقشه جاه طلبانه تسلط بر همه مواضع قدرت درايران راتحقق بخشد.
هستند آنانی كه نزاع بين خامنه اى واحمدى نژادرا,كه برسربركنارى ويا ماندن وزيراطلاعات حيدر مصلحى آشکارگردید,یک (جنگ زرگری)نامیدند وگفتندکه تفاوتی بین آن دووجود ندارد.ولى از ديدگاه عميق ودقيقترعمق اختلافات وابعادجاه طلبى وخودسرى هاى احمدى نژاد برسر اين موضوع آشکارشد.واين مى تواند پایه هاى نظام را,به ويژه درشرايط كنونى داخلى وبين المللى سخت لرزان كند.واین اتفافات اخیربیانگروقوع طوفان بسيارشديدى است كه ستون نظام رابه لرزش در مى آورد.
احمدى نژاد مى خواهد پیش ازآن که برود,زمينه را براى رساندن فردى به رياست جمهورى آماده سازد كه مطيع ومورد اعتماد اوباشد.تاخود وى بتواند درصحنه باقى بماند وشايد دردوربعدى انتخابات رياست جمهورى,دوباره بر مسند قدرت جلوس كند.
ولى احتمال مى رود كه خامنه اى ازاحمدى نژاد وخرابكارى هاى او درهمه امور كشورخسته شده ونخواهد كه رييس جمهورى آینده كشورشبيه چنین فردی باشد که در این گیرودار احمدی نژاد بدنبال آوردن مشائی پس از وی میباشد ولی این امر با مخالفت رهبری و مراجع تقلید قم مواجه خواهد شد وچه بسا این جنگ زودهنگام انتخابات برای مقدمه چینی از طرف حاشیه احمدی نژاد با اصولگرایان مخالف وی که طرفداران پروپا قرص خامنه ای هستند جهت تعیین وتکلیف رئیس جمهور آینده کشورند.
به نظر نویسنده این مقاله خامنه اى نيزبه خوبى جاه طلبى هاو قدرت خواهى هاى احمدى نژاد را شاهد بوده واز آن خوشش نیآمده است ومى خواهد تسلط وقدرت را همچنان در قبضه خود داشته باشد.ناخرسندى خامنه اى يك علت دیگرهم دارد وآن این که نامزد احتمالى احمدى نژاد درانتخابات آینده ریاست جمهوری همان اسفندياررحيم مشايى است كه حتى اسم اسلامى هم ندارد ومى خواهد(اسلام ايرانى)به ميدان آورد وخشم مراجع سنتى وتعصب گرا رانیزبرانگیخته سازد.
احمدى نژاد با مجلس در افتاده,مخالفان ورقيبان را از ميدان بيرون كرده,استاندارى ها وشهردارى ها وديگرمراکز قدرت رادر بسيارى از شهرهاى ايران به نوچه های خویش منتقل ساخته,با سفرهاى استانى (اقليمى)كوشيده است كه خود را به مردم بهتربشناساند وبا وعده ووعيدهايى دربا ره اجراى طرحها و برنامه ها يى كه ميلياردها تومان هزينه دارد(بيشترین آنها از طریق توزیع مستقیم ثروت به شیوه های پروژه زود بازده )محبوبيتى درميان مردم به دست آورد.
احمدى نژاد سازمان برنامه وبودجه رامنحل كرده,زيرابه برنامه نيازى نداردو بودجه را مى خواهد به طورمطلق در دست خود داشته با شد.او همه مشاوران اقتصادى وكارشناسان مالى را بركناركرده,زيراكسى كه به اداعاى خويش با امام زمان درارتباط است واز او رهنمود مى گیرد,به مشاوران اقتصادى وكارشناسان مالى چه نیازى دارد؟
اين ممكن است يک امر حاشیه ای وبى اهميت باشد.ولى خيرچنین نیست.ماندن يا رفتن وزيراطلاعات نه تنها خود به تنهايى يك امرمهم است وبا سرنوشت انتخابات بعدى پارلمانی ورياست جمهورى ارتباط تنگا تنگ دارد,بلكه در مورد اين كه اختيارات كشورى در دست كيست وولى فقيه چه قدرتى دارد وآیا رییس جمهوری يک تداركاتچی است ویا مقام بالاتری دارد.ازاهميت بسيار برخورداراست.
همه امامان جمعه (حقوق بگیران نظام) درخطبه هاى اخيربه احمدى نژاد گوشزد كردند كه بايد ازولايت مطلقه فقيه پیروی كند.آیاامروزاحمدى نژاد خود
رانسبت به اين توصيه ها ودستورات مقيد مى داند؟به احتمال قوى پاسخ منفی است.
براى فردى كه پس از اولين حضورش پشت تریبون مجمع عمومی سازمان ملل,ادعا كرد كه هاله نوردورسراوظاهرشده,و وعده مى دهد كه به زودى رهبرى جهان رابه دست خواهد گرفت ودستورساخت فيلم (ظهورنزديک است) را صا در مى كند,اطاعت از ولى مطلقه فقيه تنها تا آنجا مباح است كه به پیشبرد هدف هاى احمدى نژاد كمک کند.واگربه آن زيان رساند ويا مانعى ايجاد كند,مردود است.
احمدى نژاد تحصيلات مهندسى دارد.اوهرگزطلبه نبوده وعلوم دينى نيآموخته ودر ساختاركنونى حكومت در ايران بخت آن راکه به مقام رهبرى برسد ندارد.زيرا درقانون اساسى رژیم گفته شده است که رهبرباید مقام اعلای دينى يعني مجتهد ومديرومد برباشد. بنابراين,اگر احمدی نژاد به كرسى رهبرى چشم دوخته,ابتدا بايد ساختار كنونى را برچیند وطرحى نوبياندازد,تا شايد بخت بيشترى داشته باشد.
دراين زياده خواهى وقدرت طلبى,حتى سپاه پاسداران را هم به خشم آورده است.تا ديروزاو با تكيه بر سپاه به حکومت ادامه مى داد.با برخوردارى از پشتیبانی سپاه بود که خامنه ای اورا به ریاست جمهوری برگزيد.ولى فردا هنگامی که احمدی نژاد احساس قدرت كند,ممكن است سپاه را نیزكنارگذارد.
درچنین حال وهوایی ,آیا احمدی نژادودارودسته او خواهند توانست درنزاع قدرت داوام آورندوپیروزشوند؟ آیا سرنوشت ابو الحسن بنی صدر را از يا د برده است كه با ميليون ها راى به ريا ست جمهورى رسيد وخمينى با يک فرمان حکومتی او را برکنار کرد وبه وی گفت که همه این رای ها رامردم به رژیم داده اند ونه به شخص وی؟
بدتراز همه,آیا احمدی نژاد فراموش می کند که آقای حسینعلی منتظرى,شخصى كه قرار بود جانشين وجايگزين خمينى شود,به چه عاقبتی گرفتارشدو چگونه او راکنارزدند,به وى بى حرمتى كردند وحتى پس ازمرگ هم,اجازه برگزارى مراسم سوگواریش را هم ندادند؟
چگونه ممکن است که گروهی با نام مجلس خبرگان که صلاحیت افراد آن منوط به تائيد شواراى نگهبان است وتازه خودشوراى نگهبان هم دست پرورده ولی مطلقه فقيه است, بيآیند وولی فقیه را انتخاب کنندواو مادام العمردر این سمت بماند وهمه اختیارات حکومتی رادر ست داشته باشدوتازه به هيچکس هم حساب پس ندهد؟ استبداد حکومت دینی بدترین نوع استبداد است .
درروزهاى اخير شاهد هجوم شديدى از مراجع تقلید وامامان جمعه به شخص احمدی نژادواو رابه اطاعت بى چون و چراازولايت فقيه كردند واورا تهديد به مسيرمشابه بنى صدر كردند .ولى مرد م (ملل)ايران با شنيدن اين مجيزگویی ها,به يک نتیجه گیری سا ده می رسند وآن اینکه استبداد در حکومت ایران بسیا رعمیق تر ووخیم ترازسرزمينهاى دیگر است پس اگر خیل عظیمی از بریده های نظام ومخالفین سرسخت آن برای برهم زدن اين ساختاربه پا خواستند, ملتهای تحت ستم (نظام مستبد دينى)بايد از این فرصتی که بوجو د آمده یعنی شرايط (اختلافات درون نظام)و(فشارهاى بين الملى ومنطقه ايى و انقلابهاى كشورهاى عربى) كه بر عليه ظلم واستبداد ديكتاتوريهاى حاكم درون آن کشورها به پاخواستند. ودرنهايت آن حکومتها ی جائرومستبد راسرنگون کردند.حد اکثربهره برداری را باید بکنند.
حال اينجا سوالى مهم پیش می آید که چرا ملت های تحت ستم به يارى همرزمان مسالمت آمیزخوديعنى ملت عرب الأهوز-الأحوازنمى شتابند وحماسه اى سال1979 كه شاهد اتحاد بين دو ملت عرب وملت كرد به رهبرى مرحوم شيخ محمد طاهرآل شبير خاقانى ومرحوم عزالدين حسينى كه آن زمان توانستند بزرگترین ومتحدترین اتحاد بین دو ملت رافراهم سازند ومطالبات خودراازطريق راهپیمای وتحسن به نظام ومجامع بين المللى برسانند ملت های تحت ستم باید بداندوآگاه و هوشیارباشندكه نظام بيش از هميشه ضعيف وسست شده وبه دنبال اين است كه مطالبات به حق وقانونى ملت ها رابه بى راه بكشانند وبه عنوان مثال يكى ازتاكتيك هاى نظام اخيراً جهت سركوب وفتنه بين مردم عرب الأهواز-الأحوازاقدام به مسلح كردن عده اى از عشايركردند وطبق گفته,جانشيين فرمانده سپاه قمربنی هاشم که هم اکنون فرماندهی بسیج عشايررا برعهده دارد افزود:برخى ازعشايربه صورت سازماندهى شده از سوى بسيج ماموريت دارند كه سلاح وتجهيزات لازم در اختياراين افرادگذاشته می شود.بخش ديگری که فاقد سلاح هستند با مجوزشوراى امنيت كشورواعطاى سهميه سالانه از سوى وزارت دفاع وبا هماهنگی سپاه سلاح هایی را دریافت می کنند.
برخى ازعشايرهم در طرح عفوامام ومقام معظم رهبرى سلاح هايشان توسط سپاه سازماندهى شده ودراختيارشان قرارگرفته ویا در صورت لزوم سلاح ديگری به آنها تحویل داده شده است
ازاين نزاع كه بين بد وبدترجريان دارد,(ملت هاى تحت ستم)بايد بيشترين بهره گیری رابکنندوفرصت های مهيا شده را نبايد از دست بدهيم
16 مای 2011
توفیق نواصر