کردستان و مبارز نستوه حقوق مردم کرد، دیشب در سن هشتاد و نه سالگی در شهر اوپسالای سوئد در تبعید دیده از جهان فرو بست.
ایشان از همان اوان جوانی با افکار نوگرایانه و آزادیخواهانه خود علیه استبداد سیاسی حاکم و نیز علیه خرافات و ارتجاع فکری قد علم کرد و تا آخر عمر نیز نظریەپرداز و مدافع پیگیر اصول اخلاقی والای انسانی و آزادگی و آزادیخواهی انسان باقی ماند. وی
همچنین رهرو پیگیر حقوق ملی خلق کرد بود و تا آخر عمر بر این امر پای فشرد. ماموستا معلم معنوی و اخلاقی چندین نسل از بهترین مبارزان سیاسی و روشنفکران کردستان بود و مرگ هرگز نمیتواند تأثیر معنوی و اخلاقی او را تاریخ کردستان بزداید. با اینهمه شیخ عزالدین حسینی تنها یک الهامبخش معنوی و اخلاقی نبود، بلکه خود یک مبارز سیاسی نستوه بود که همه دشواریهای دخالت فعال در جنبش اجتماعی و سیاسی و هدایت آن را به جان خرید و طی انقلاب ایران و سپس در جنبش حقطلبانه مردم کردستان نقش کلیدی در جنبش ایفا کرد. آیتالله خمینی شخصا وی را “فاسد” خواند و به این ترتیب فرمان قتلش را صادر کرد اما ایشان با وجود موقعیت روحانی و سن و سال خود به این تهدیدها وقعی نگذاشت و در کنار پیشمرگان زندگی ساده و مبارزاتی را با سختیها و آوارگیها پذیرفت و هرگز زبان به شکایت نگشود.
بعدتر هم که رژیم جمهوری اسلامی در اثر مقاومت جانانه مردم و پیشمرگان ناچار از تن در دادن به مذاکره شد، فرستادگان حکومت پیش از هر کس به وی مراجعه کردند با این امید که چون ایشان روحانی و از لحاظ سیاسی شخصیت مستقل هستند شاید بتوانند وی را برخلاف احزاب سیاسی و در غیاب آنها به “سازش جداگانه” وادارند، اما ایشان ضمن تأکید بر ضرورت حل مسالمتآمیز مسأله کرد و آمادگی برای مذاکره اعلام داشتند که هرگز بدون موافقت و مشارکت احزاب سیاسی این کار را نخواهند کرد. چنین بود که “هیأت نمایندگی خلق کرد” مرکب از احزاب سیاسی کردستان به ریاست ایشان در پائیز سال ١٣٥٨ تشکیل شد.
جناب شیخ عزالدین بارها و از همان دوران انقلاب به صراحت از جدائی دین از دولت، از برابری حقوق زن و مرد، از دموکراسی و آزادیهای سیاسی و از عدالت اجتماعی و حقوق محرومان جامعه دفاع میکرد. ایشان همچنین از مدافعان پیگیر حقوق ملی خلق کرد بود و هرگز این آرمان را فدای هیچ مصلحت سیاسی نکرد. این اندیشەهای آزادیخواهانه وی را از پایگاه مردمی بزرگی برخوردار ساخت و دوستان و هواداران گستردەای در سراسر کردستان و ایران برای وی فراهم نمود، اما از طرف دیگر بارها وی را هدف دشمنی ارتجاع و حتی ملامت پارەای از دوستان قرار داد، اما ایشان هرگز از عقاید خود بازنگشت. تجربه تاریخی سی ساله گذشته ثابت کرد که حق با ایشان بود و او خوشنامتر و سرفرازتر از همیشه به تاریخ پیوست.
شیخ عزالدین حسینی با توجه به عقاید و مواضع آزادیخواهانه و مترقی خود و نیز با توجه به ارادت و همراهی و پشتیبانی صادقانه کومەله از ایشان، بویژه دوست و راهنمای مشفق و حامی ما بوده و در تمام طول حضور مستقیمشان در جنش کردستان تبادلنظر و همکاری نزدیک و فشردەای با کومەله داشت و همواره در جوار رهبری کومەله و در کنار پیشمرگان کومەله به سر میبرد و در زندگی ساده آنها شریک و همراه بود. بخصوص کادرها و پیشمرگان قدیمی خاطرات فراوانی از شخصیت گیرا و افکار بلند و نیز محبتها و دوستیهای ایشان دارند.
ما به مناسبت درگذشت این شخصیت فکری و معنوی و سیاسی بزرگ کرد صمیمانەترین تسلیتها و همدردیهای خود رابه همسر و فرزندان و همه خانواده و بازماندگان ایشان و نیز همه مردم کردستان تقدیم میکنیم و خواستار آن هستیم که مراسم بزرگداشت ایشان در سراسر کردستان با احترامی که شایسته ایشان است برگزار شود. بویژه همه صفوف کومەله احساس میکنند که برادر بزرگ و دوست مشفق و معلم خود را از دست دادەاند و بنابراین به طور طبیعی خود را صاحب عزا و شریک غم میدانند. گرچه متأسفانه ماموستا شیخ عزالدین حسینی مهلت نیافت که سقوط استبداد و طلوع آزادی واقعی را در ایران ببیند، اما بیگمان اندیشەها و خدمات وی هرگز از یادها نخواهد رفت.
کمیته مرکزی حزب کومەله کردستان ایران
٢٢ بهمن ١٣٨٩ خورشیدی برابر با یازدهم ژانویه 2011