هنوزطرح قدیمی تغییربافت جمعیتی رژیم دیکتاتوری- ارتجاعی ایران معروف به طرح ابطحی رئیس دفترمحمد خاتمی(ملقب به فریبا) درسال 2005 به اتمام نرسیده است، که دومین طرح امنیتی حسن روحانی(فریبای دوم) با دولت امنیتی اش، در ادامه و تکمیل طرح اول کشف شد واسناد لورفته آن ابعاد وسیع این طرح نژادپرستانه و ضد بشری وبه غایت امنیتی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، را علیه مردم عرب اقلیم اهواز و درجهت تغییر بافت جمعیتی (دیموگرافی) را برملا ساخت.
طرح مزبورکه نام طرح جامع امنیتی استان خوزستان را برخوددارد، حمایت کلیه دستگاههای نظامی و امنیتیِ سپاه، همچنین دولت امنیتی به اصطلاح تدبیروامید وبیت رهبری را درپشت خود دارد و برای عملی کردن آن، مسئولیت اجرایی طرح را به وزیرکشور و رئیس شورای عالی امنیت ملی واگزارکرده است.
این طرح ازیک بودجه عظیم مالی برخورداراست: طرح مزبور، یک و نیم تا 2% از درآمد فروش نفت را به خود اختصاص داده است و از اوایل سال 2014 وارد فاز اجرایی شده است.
در این طرح امنیتی وضد مردم عرب ایران، بصراحت چنین آمده است: تنظیم کنندگان این طرح با اشاره به اهمیت تغييربافت دموگرافيک(جمعیتی) مناطق عرب نشين وکنترل مسائل جمعیتی، کاهش مهاجرت فارسی زبانان [ازخوزستان] و افزایش مهاجرت معکوس به سمت خوزستان از سایراستانها در بلند مدت میتواند با کمترین هزینه، ساختارجمعیتی استان را تغییر دهد.
دربخش دیگرطرح آمده است: تجدید ساختارمحیط وفضای حاشیهای به عنوان بخشی ازمتن شهر بر لزوم احداث مجتمعهای بزرگ ساختمانی برای اسکان اقشارمختلف مردم با قومیتهای مختلف، در حاشیه شهر که تماما عرب نشین است، تاکیده شده است.
رژیم ولایت فقیه ایران ازاوایل 1384 باساخت شهرک های متعدد به اسامی ایثارگران 1 و 2، یزد نو، مینو، وغیره شروع به انتقال غیربومیان به استان خوزستان (اقلیم اهواز) و با اکثریت عرب کرد، و برای این مهاجرین که اکثرا ازمناطق مرکزی ایران هستند، خانه، کاروآب و برق را فراهم نمود، و با اعطای وام های بدون بهره و حتی بدون بازگشت، سعی درتشویق غیربومیان به ماندن دراستان جهت تغییر بافت جمعیتی آن به ضررمردم عرب بومی نمودو همزمان، سیاست سرکوب علیه فعالان مدنی و حقوق بشری عرب را شدت بخشید. تعداد زیاد اعدام ها و زندانیان عرب در 15 سال اخیر برکسی پوشیده نیست.
دراین میان متاسفانه، اکثریت اپوزیسیون به اصطلاح خارج ازکشور، یا راه سکوت را درمقابل این نسل کُشی (جنوساید) فرهنگی واجتماعی انتخاب کردند و یا با ابرازنظر، درمورد این جنایت ضد بشری علیه مردم عرب ایرانی، مستقیم، یا غیرمستقیم درکناررژیم امنیتی و ضد بشری جمهوری اسلامی ایران قرارگرفتند.
در این میان متاسفانه تلویزیون فارسی زبانی که می گوید برای دموکراسی و احقاق حقوق مردم و در جهت استقرارحقوق بشر درایران فعالیت می کند، و مرکزآن درلندن است، در تاریخ 17 فرودین و از زبان مدیر آن اعلام می کند که مردم عرب در استان خوزستان اکثریت (!؟) ندارند و بنابراین قانون خود مختاری شامل آنان نمیشود! زیرا در این استان دیگر اقوام هم ساکن هستند!
دراینجا لازم است که چند نکته اساسی برای روشن شدن حقیقت تاریخ استان و مردم اقلیم اهواز (خوزستان) گفته شود. ضمن آنکه مطالب و اسناد برای اثبات حقانیت این واقعیت زیاد است.
1/ اگرمردم عرب دراستان اهواز(خوزستان) اکثریت ندارند، چرا پروژه تغییرجمعیتی(دیموگرافی) به ضررمردم عرب در این استان از زمان شاه درجریان بوده است، و حال سپاه و دولت جمهوری اسلامی ایران همچون خلف آن رژیم نژاد پرست، همان طرح ها را با شدت بیشتری ادامه می دهد.
2/ تمامی اسناد تاریخی خارجی وایرانی ازقبل ازدوران صفویان تا قبل ازشاه شدن رضاخان درسال 1304 = 1925 که با کمک شرکت(کمپانی) هند شرقی بریطانیای کبیر وبرای ایجاد یک دولت متمرکز خشن و نظامی در ایران و با هدف جلوگیری ازپیشروی بولشویک ها، بسمت آبهای گرم، اسم این استان یا ولایت عربستان (ایران) بوده است: سفرنامۀ عربستان عهد ناصرالدین شاه.
3/ انتخابات شورای شهردر 2004 دراستان خوزستان(اقلیم اهواز) با پیروزی قاطع کاندید های عرب شهر تمام شد، ازمجموع 15 نماینده شورا شهر، 11 نفرعرب بودند که توسط مردم عرب وبرای بهبود و سرو سامان دادن به اوضاع آنان انتخاب شدند. و این بهترین آمار از وجود اکثریت عرب در بزرگترین شهراستان را نشان میدهد. هرچند که وزارت اطلاعات وسپاه بعدها به بهانه های مختلف نمایندگان عرب را اخراج کردند، و درهمان موقع سردارحجازی استانداراستان اعلام کرد که انتخاب شدن عربها طبیعی است، زیرا در شهراکثریت دارند.
4/ طرح امنیتی رژیم، به صراحت ازوجوداکثریت مردم عرب درشهرهای بزرگ سخن میگوید وشهرهای کوچک و 1100 روستای استان جای خود دارد، (به همین دلیل این طرح ارائه شده تا بافت جمعیتی به ضرر مردم عرب استان تغییرکند) به علاوه درتلویزیون مربوطه صحبت از آمارحکومتی میشود، که برکسی پوشیده نیست که نظام های دیکتاتوری شاه و تمامیت خواه خمینی همیشه درآمارهایشان دراقلیت قراردادن ملیتهای غیرفارس رامد نظر داشته و یادر سر شماری ها به عمد تعداد اقوام غیرفارس را بسیارنازل اعلام می نمایند
میتوان به راحتی گفت و دید که طرح های امنیتی برای تغییربافت جمعیتی تنها دراقلیم اهواز اجراء نمیشود، بلکه شامل دیگرمناطق ملیتها مثل بلوچستان و کردستان وترکمن صحرا… نیزهست، و با نگاهی به مسئولین اداری و امنیتی و پلیس و حتی تنوع شاغلین دراین مناطق، میتوان سیاست شوم استعماری وتسلط برزندگی ملیتها و به حاشیه راندن آنان توسط دولت ایران ونهادهای سرکوبگرش ازجمله سپاه و بسیج را مشاهده کرد.
کنگره ملیتهای ایران فدرال به عنوان یکی ازتشکلاتی که درجهت دفاع و احقاق حقوق ملیت های ایران مندرج در اعلامیۀ جهانی حقوق بشر ، همواره کوشا بوده ودرمیدان مبارزه برای افشای سیاستهای ضد بشری رژیم جمهوری اسلامی ایران، حضور فعال دارد، اعلام می کند که برای عقیم گذاشتن طرح امنیتی و ضد بشری رژیم دیکتاتوری و امنیتی ولایت فقیه ازپای نخواهد نشست، و به مبارزه قانونی ومسالمت آمیزو با استفاده ازتمام شیوه های مبارزاتی ممکن درکنار مردم عرب استان خوزستان(اقلیم اهواز) ایستاده و خواهد ایستاد.
همچنین کنگره ملیتها به خوبی واقف است که طرح های امنیتی وسرکوب گرانه جمهوری اسلامی ایران، چه علیه ملیت ها وچه بخصوص علیه مردم عرب اقلیم اهواز، به دلیل شدت و ازدیاد مطالبات به حق فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی وسیاسی آنان است. ازاین رو و با استفاده ازطرح های امنیتی، سعی درتغییربافت جمعیتی را دارد تا هم ملیتها را پراکنده و به حاشیه براند و هم مطالبات به حق آنان را معوق گذارد.
باردیگرکنگره ملیتهای ایران فدرال اعلام میکند که ضمن حمایت قاطع ازمردم عرب اقلیم اهواز، و مخالفت سخت با طرح ضد بشری به نام طرح جامع امنیتی استان خوزستان، ازتمام سازمانها و مراجع ذیصلاح بین المللی میخواهد که این طرح را محکوم کرده و ازحقوق سرکوب شده مردم عرب اقلیم اهواز و تمامی ملیتهای ایران همچون بلوچ، کرد، لر، ترک آذربایجانی و ترکمن، حمایت کنند.
کنگره ملیتهای ایران فدرال
ابریل 2016