….. مرگ، پایان نیست
و نترسیم از مرگ
مرگ پایان کبوتر نیست
مرگ وارونه یک زنجره نیست
مرگ در ذهن اقاقی جاری است
مرگ در آب و هوای خوش اندیشه نشیمن دارد
مرگ در ذات شب دهکده از صبح سخن می گوید
مرگ با خوشه انگور می آید به دهان
مرگ در حنجره سرخ – گلو می خواند
………………
سهراب سپهری
عزیز عزیزی، دبیر بازنشسته آموزش و پرورش، روز پنجشنبه 3 مارس در اهواز درگذشت. عزیز، زندانی رژیم شاه و یکی از فعالان انقلاب بهمن 57 در خفاجیه (سوسنگرد) کسی که با مهربانی ها و تواضع و خردمندی در آن هنگامه پرآشوب او را شناختیم و کمتر توانستیم ازوجود او بهره ببریم؛ مارا و مردم عرب را ترک، تا نه تنها شاگردانش و مردم ستمدیده خفاجیه بلکه خلقی را در حسرت خسران خود باقی بگذارد.
بیست سال پیش نیز دکتر مسعود عزیزی( برادر جوانتر عزیز) ، پزشک اندیشمند، فرهیخته و دوست داشتنی عرب مارا ناگهانی و نابهنگام ترک گفت تا حسرت از دست دادن رفیقی پرشور و متعهد به خواسته های خلق خودرا تا ابد در دلهایمان با بغضی شکسته حمل نماییم.
شگفت روزگار، برادر بزرگتر(عزیز) سالهای سال، پروانه وار، با دلی خونین از غم از دست دادن جوان پرامید و گل سرخ نا شکفته خلق ، پرکشید و در نهایت در کنار شمع خاموش اما فراموش نشده ای بنام ” مسعود “، در خاک سرد و فضای خاکستری خفاجیه، کوله بار پر از خاطره و فراز و نشیب زندگی را برزمین نهاد تا اندکی در کنار یار و برادر از دست رفته بیارامد.
اعضا و فعالان کانون فرهنگی ” مشداخ ” درد جانکاه از دست دادن «عزیز عزیزی» معلم، فعال فرهنگی و سیاسی عرب را به استاد ” یوسف عزیزی ” پژوهشگر، نویسنده، روزنامه گار و عضو سابق هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران، خانواده محترم ایشان، سایر بازماندگان، مردم عرب و دوستان و فعالان فرهنگی سیاسی، تسلیت گفته؛ یاد او و همه فرزندان خلق را گرامی می داریم.
راهش پررهروباد
کانون فرهنگی ” مشداخ “
لندن- 6 مارس 2016