در سایه تهدیدات و حضور نیروهای اطلاعات و بسیجی،، مردم و جوانان عرب شهر محمره بدون هشدار و تهدیدات امنیتی رژیم، پدر و برادر یونس عساکره او را با عزت و شعرهای عربی و حماسی مردم عرب اقلیم اهواز، او را دفن کردند و در خانه مرحوم به حضور خانواده او رسیدند و به او ادای احترام کردند.
خبرهای موثق داخلی از فعالین مدنی عرب ایران میگوید که هنگامی که مرحوم یونس هنوز زنده بود و در تهران بستری شده بود، نیروهای اطلاعاتی و سپاه برادر و پدر مرحوم یونس را تهدید کردند که باید از تجمع جوانان عرب و شعارهای عربی خودداری کنند، انان در تهران تهدید شدند که اگر تجمعی بوجود اید، انان مسئول خواهند بود، اما قدرت پشتیبانی مردم و هجوم جوانان از تمامی شهرهای استان برای همدردی با خانوده عساکره و پدر و مادر او بقدری عظیم بود که تهدیدات نظام تهران به پوچ تبدیل شد.
عکس ها و خبرها از مراسم دفن و تظاهرات اعتراض امیز جوانان عرب که با توجه به حضور نیروهای امنیتی و یگان ویژه پلیس و اطلاعات در محل دفن، و اعتراضات، چنان بیباکانه و شجاعانه و در عین حال مسئولانه بود که نیروهای رژیم قادر به هیچ کاری برای برهم زدن این تجمع اعتراضی نداشتند.
بر حسب اخبار رسیده از داخل مردم عرب شهر محمره روز دوشنبه 23 مارس در اعتراض به فوت یونس عساکره و هنگام تشییع جنازه وی، دست به تظاهرات زدند.
فعالان مدنی و حقوق بشر عرب اهوازی، صبح روز یکشنبه 22 مارس خبر دادند که یونس عساکره که هفته گذشته در اعتراض به بیکاریاش دست به خودسوزی زده بود، در بیمارستان مطهری تهران درگذشت.
خانواده فقیر مرحوم برای انتقال جسد یونس که شرکت های هواپیمایی بیش از 50 ملیون تومان طلب کرده بودند،با مشکل روبرو شدند، اما با توجه به عزم و ایستادگی انان توانستند که کمک های مردمی شهر خود، با یم دستگاه امبولانس که خرج و هزینه کمتری داشت، او را به شهر و برای دفن به محمره بیاورند. دولت و دستگاه فرمانداری محمره (خرمشهر) قبلا قول کمک و مساعدت را داده بودند، اما به هنگام فوت یونس همگی قولها فراموش شد و خانواده مرحوم را رها کردند و اداره اطلاعات و پلیس در تهران انان را تهدید میکرد.
شمار زیادی از فعالان عرب اهوازی برای حمایت از یونس عساکره هشتگ «کلنا یونس» (همه ما یونس هستیم) را منتشر کردند.
عساکره در هنگام فوت 32 سال سن و دارای دو فرزند یک پسر و یک دختر بود. عساکره یک دکه میوه فروشی داشت، که تنها منبع رزق خانواده وی بود. یونس در یک منزل أجارهای زندگی میکرد، و اخیرا قرارداد أجاره وی به پایان رسیده و صاحب خانه از او خواسته بود تا منزل را تخلیه کند.
وی هنگام مراجعه به محل کارش، با تخریب دکهاش توسط ماموران نیروی انتظامی و شهرداری خرمشهر روبرو شد. او با مشاهده این صحنه و در اثر فشارهای معیشتی، روز شنبه 14 مارس 2015 در مقابل ساختمان شهرداری دست به خودسوزی زد. به نگام خودسوزی او در مقابل شهرداری، کارکنان و شهردار شهر بی تفاوت از این مسئله گذشتند که مردم شهر ان را نمونه بارز تبعیض براورد کردند.