است، سبب شده که بعضی از این جوانان نگون بخت برای امرار معاش بخور و نمیری، به فروش بنزین الوده در کنار خیابان های غیر امن شهرهای اقلیم اهواز روی اورند.
خبر گزای مهر: فروش بنزین در کنار خیابانهای خوزستان کاری است که جوانان برای رهایی از بیکاری برای خود ایجاد کرده اند.
البته این خبرگزاری برای نپرداختن به دلائل فقر و بیکاری، روی اوردن این جوانان و نوجوانان به شغل کاذب بنزین و گازوئیل را ناشی از گرمای شدید در اقلیم و استفاده ماشینها از سیستم خنک کننده میداند، که جدا باعث تعجب هر انسانی میشود.
مهر:در استان اهواز (خوزستان) به علت استفاده مداوم از سیستمهای سرمایشی(خنک کننده) در خودروها به دلیل گرمای زیاد که حدود 9 ماه از سال را شامل می شود و همچنین وقوع پدیده گرد و غبار که راننده را مجبور به بالا بردن شیشه خودرو می کند فروش بنزین در کنار جاده ها از رونق فراوانی برخوردار است….
در اقلیمی که قریب به 70% ثروت کشور را تولید میکند،(نفت و گاز) در اقلیمی که بیش از 55% برق ابی کشور را تولید میکند، نه تنها معضل بیکاری جوانان بومی ان به دلیل به حاشیه راندن انان و امر نابودی فرهنگ عربی این اقلیم، اب رودخانه های ان هم به مناطق مرکزی ایران منتقل (بخوان سرقت) میشوند، تا مقدار باقی مانده زمینهای کشاورزی که به مردم عرب کشاورز تعلق دارد به خشکی و نابودی سوق داده شود، تمام این سیاستهای ضد اتنیکی رژیم تهران همراه است با تغییر بافت جمعیتی اقلیم با جایگزین کردن غیر بومیان از مناطق فارس نشین، البته با دادن شغل و خانه به انان برای ترقیب مهاجرین تازه وارد به ماندن در این منطقه گرم ،، اما مردم بومی به حاشیه رانده میشوند تا با مرگ طبیعی و یا با شغل کاذب دست فروشی مثل فروش بنزین و گازوئیل و یا سیگار و نوشابه فروشی، به فکر و علل فقر خود پی نبرند.
خبرگزاری مهر: در شرایط فعلی تعداد زیادی از جوانان جنوبی به دلیل سردرگمی و فرار موقتی از بیکاری که در اهواز(خوزستان) بیداد می کند به بنزین فروشی و کارهایی از این قبیل مشغول هستند.
برای نمونه در چند متری جایگاه بنزین «دروازه» در شهر اهواز با بشکه های 20 لیتری سفید رنگ حاوی بنزین مواجه می شوید و چند جوان مشغول فروش بنزین هستند.
حمید که متولد 1348 است در خصوص علت انتخاب شغل فروش بنزین در کنار خیابان می گوید: سه سالی می شود که بعد از سهمیه بندی بنزین و گران شدنش، فرصت را مناسب دیدیم که از طریق فروش بنزین درآمدی کسب کنم تا نیازهای خانواده را تامین کنیم زیرا بیکاری به زندگیم فشار آورده بود و با توجه به اینکه تمام سوادم پنج کلاس بود و تنها حساب و کتاب را بلد بودم این شغل را مناسبترین شغل برای تامین مخارج زندگیم دیدم.
وی که چهار گالن 20 لیتری و قیفی در کنارش دارد، ادامه می دهد: روزی بین 15 تا 20 هزار تومان درآمد دارم ولی باید از ساعت هفت صبح تا دو ظهر و بعدازظهر هم از ساعت چهار تا 9 شب بکوبم وقتی به خانه می رسم حتی حوصله سلام علیک با اهل خانواده را هم نداشته باشم. (مهر)
این است سیاست نظامی که رهبرش ادعای رهبر مسلمین حهان را دارد، این است وضعیت اقلیمی که همین جوانان مفلوک چنانکه اعتراضی هر چند کوچک و مسالمت امیز بکنند به جرم جاسوس و محارب اعدام میشوند، این است زندگی مردمی که نگاه امنیتی حکومت تا عمق استخوان انان را گرفته، و این است چهره مردمان و جوانانی که بر دریایی از ثروت قرار دارند، و در اخر این است زندگی مردمی که فقط تعدادی از انان این شانس را دارند که با خرید بنزین الوده و خطر ناک و به گفته خود نمایندگان مجلس رژیم، از تاکسیرانانی که مازاد بنزین خود را میفروشند، کمی درامد بدست بیاورند تا لقمه ایی را بر سفره خانواده خود قرار دهند،
عمران هم که 30 ساله است و اکنون یک دختر هشت ماهه دارد در خصوص فروش بنزین در کنار خیابان می گوید: تنها راه درآمدی که بتوانم آقای خودم باشم و خرج بخور و نمیری برای خانواده ام دربیارم، همین شغل است.