اعزام به اهواز موفق می شود با علی تقی پور دبیر سابق تشكیلات انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل تماس تلفنی برقرار کند و با حالتی ترسناک و مخوف ازادامه حبس
در زندان کارون اهواز سخن به میان می آورد. تقی پور می گوید: مسئولین زندان كاملا اتفاقی و بدون هیچ گونه هماهنگی با خانواده ضیاء او را به اهواز منتقل كردند ،تا حدی كه این خبر باعث شوك دوستان و همبندان ضیاء شد.تقی پور در گفتگو با دانشجونیوز ابعاد تکان دهنده ای از وضعیت
وخیم زندان کارون اهواز و برخوردهای صورت گرفته با ضیاء نبوی را شرح داده است. او در مصاحبه خود خواستار توجه فعالین دانشجویی، حقوق بشری و سیاسی نسبت به وضعیت نگران کننده ضیاء نبوی شده است.سید ضیاء نبوی پس از ۲روز از زندان کارون اهواز دوباره با تقی پور تماس
گرفته و از برخورد اولیه زندانبانان و مسئولین امنیتی بسیار ناراحت بود .او گفته است، برخورد های اولیه بسیار تند و زننده بود تا حدی كه در ابتدای ورود به زندان یک تیم بازجویی از اداره اطلاعات استان منتظراو بودند. این تیم بازجویان بنا به گفته سید ضیاء ابتدا بدون هیچ کلامی اورا مورد ضرب و شتم قرار دادند و بعد شروع به خواندن گزارشات اداره اطلاعات در تهران و بابل كردند و به او می گفتند: “شنیدیم آدم کله شقّی هستی! بازجویان اداره اطلاعات بابل به شدت از تو شاكی بودند كه
تو در بازجوئی ها مثل قطره چكان پاسخ می دادی!! چون تو در آنجا آدم نشده ای تو را به اینجا فرستادن تا ما آدمت كنیم!”بازجویان در ادامه به او گفتند: “اینجا اوین نیست كه هر غلطی كه خواستی بكنی! اگر بخواهی بیانیه بدهی یا اعتصاب غذا بكنی ، بلائی به سرت می آوریم كه
اسمت را فراموش كنی!”. سید ضیاء در مكالمه تلفنی با تقی پور گفت: “پس از ضرب وشتم و توهین هائی كه به من كردند مرا به بند انفرادی منتقل كردند. وی شرایط بند انفرادی را اینگونه توصیف كرد: ” شدت گرما بیهوش کننده است . فقط یك وعده شام و یك چیز به جای صبحانه در طول ۴۸ ساعت به من دادند و بعد من را به بند امنیتی زندان منتقل كردند”. سید ضیاء نبوی با
انتقاد شدید از وضعیت بهداشتی بند گفته است: “از سه سرویس بهداشتی موجود دربند، تنها یكی سالم است و فقط یك حمام دارد و سال ها بود كه تهویه نداشت، برای همین به شدت درون بند بوی تعفن می دهد! اینجا هوای داخل بند به شدت گرم است، هیچ سیستم خنك كننده وجود
ندارد. آب اهواز را مردم خودشان تصفیه می كنند و در زندان چون دستگاه تصفیه وجود ندارد تنها آب را می گذراند ساكن باشد تا لجن آن ته نشین شود.” ضیاء در ادامه گفته است كه اكثر زندانیان، متهم به جدائی طلبی هستند و تنها یك فعال دانشجوئی در میان آنها است. وی در زندان متوجه
شده است كه از سلول انفرادی برای تنبیه زندانیان ، استفاده می كنند. از اغلب زندانی ها نیز خبری در بیرون نیست و مقامات امنیتی هر طور كه بخواهند با آنها رفتار می كنند . تقي پور می گوید باید عنوان كنم كه بنده از سید ضیاء خواستم نامه ای در مورد وضعیت زندان خود به بیرون
بدهد. ولی متاسفانه ایشان در جواب گفت: “اینجا وضع با زندان اوین فرق می كند”. نمی تواند نامه ای به بیرون بدهد و ترسم از این است اگر روزی در انفرادی مرا بیندازند و تلفن ها را قطع كنند . اگر ٣٠ روز هم در اعتصاب غذا داشته باشم ، خبری به بیرون از زندان خارج نخواهد شد . ضیا در آخرین تماس اطلاع داد که پس از انعكاس خبر ضرب و شتمش دوباره بازجوئی شده است و رئیس زندان برگه ای در جلوی او گذاشته و گفته است: ” بنویس همه چیز خوب و مرتب است و اخبار بیرون همگی كذب است.” از دیگر موارد نگرانی ضیاء این بود كه تنها ١٥ دقیقه در هفته آن هم به صورت كابینی می تواند با خانواده اش ملاقات داشته باشد.