بر اساس پژوهشهای رسمی وزارت آموزش و پرورش از هر ۲۰ دانش آموز ایرانی یک نفر مردود میشود. تعداد مردودیهای دورهی ابتدایی در ایران به ۷۱۰ هزار نفر رسیده است.
افت تحصیلی در مناطق زیستی قومیتها بیشتر از دیگر مناطق ایران بوده است. علاوه بر آن “مشکلات روحی و روانی” و “ترک تحصیل” نیز به عقیدهی کارشناسان از تبعات دیگر این پدیده بوده است.
آیا مشکل دو زبانهها را با تعلیم معلمها میتوان حل کرد؟
کارشناسان امور تعلیم و تربیت، عدم تحصیل به زبان مادری در مدارس مناطق زیستی قومیتها را یکی از دلایل اصلی افت تحصیلی شناختهاند. علاوه بر دانش آموزان، معلمان نیز در این مناطق دچار مشکلاتی شدهاند. آموزش و پرورش در مناطق زیستی قومیتها سمینارهای ویژهای برای حل مشکلات معلمانی که سر کلاسهای دوزبانه درس میدهند، برگزارکرده است.
امیلیا نرسسیان، استاد دانشگاه تهران و متخصص رشتهی تعلیم و تربیت و انسانشناسی در گفتگو با دویچهوله خاطرنشان میکند که مشکلات دانش آموزان “دوزبانه” امسال نیز همچنان مثل سابق برجای مانده است. به نظر او سیاستگذاریهای جدید همانهایی هستند که در سالهای قبل طراحی شده و همانها را نیز اجرا میکنند. یعنی مشکل همچنان باقی است، مسئلهی بودجه و تعلیم معلمان دوزبانه هم حل نشده است.
وی در ادامه صحبتهایش تاکید میکند: «ازآنجایی که آموزش و پرورش بودجهی کمی را دریافت میکند، نمیتواند برنامههای وسیع دوزبانه در سطح کشور را طرح کند. ولی با علم به اینکه مشکلات زیادی در این زمینه هست، آموزش و پرورش معلمان را مجهز به دانشی میکند تا آنها بتوانند برخی مسائلی که دانش آموزان دو زبانه با آن مواجهاند را حل کنند. در نتیجه معلمی که به یک محیط دو زبانه وارد میشود، مثل گذشته نیست که اصلا نداند، دانش آموز دوزبانه چه مشکلی میتواند داشته باشد. اکنون در ایران سعی میشود، بودجهای را که در این خصوص به دست آموزش و پروش میرسد، صرف معلمها کنند تا با دانش آموزان دوزبانه بتوانند کار بکنند».
“مشکل ما یک چیز دیگری است”
: عبدالرحمان دیه جی مدیر مسئول هفته نامه صحرادکترعبدالرحمان دیهجی، نویسندهی ترکمن و مدیرهفته نامهی صحرا که به زبانهای فارسی و ترکمنی در شمال ایران منتشر میشود از نقطهنظر دیگری این مشکلات را بررسی میکند.
وی میپرسد، «آیا مشکل ما این است که معلمانی باید تربیت شوند که آموزش زبان فارسی را برای دانش آموزان سهولت ببخشند و یا اینکه مشکل اصلی تدریس زبان مادری قومیتهاست که در قانون اساسی کشور نیز تصریح شده. من معتقدم نخست بایستی این مسئله مشخص گردد.»
دیهجی به دویچه وله میگوید: «موضوع سهولت در آموزش زبان فارسی مسئلهای است که به وزارت آموزش و پرورش مرتبط است و مطمئنا در پی چارهی آن نیز خواهند بود. من به عنوان یک اهل قلم ترکمن که به دو زبان ترکمنی و فارسی مینویسد، معتقدم که مشکل ما قومیتها عدم اجرای اصل ۱۵ و ۱۹ قانون اساسی است که به قومیتها حق تدریس به زبان مادری خود را در محل سکونت خود میدهد».
دیهجی معتقد است، کودکی که نخستین بار به مدرسه میرود بهتر است به زبان مادری خود تحصیل بکند تا بتواند مفاهیم و آموزهها را بهتر درک کند و نه اینکه مجبور باشد به زبانی دیگر تحصیل کند که تا آن سنین به آن زبان صحبت نمیکرده و یا کمتربا آن آشنا بوده است. وی میگوید که دانش آموزان در وضعیت اول موفقتر خواهند بود.
وی در ادامه صحبتهایش به دویچه وله میگوید: «البته این به معنای مخالفت با آموزش زبان فارسی نیست. منظور این است که تحصیل به زبان مادری حق مسلم کودکان ملیتها است، اما در کنار آن، زبان فارسی نیز به عنوان زبان رسمی کشور حتما باید آموخته شود. از نظرعلمی نیز آموزش به دو زبان نه تنها موجب افت تحصیلی دانشآموزان نمیشود، بلکه باعث تقویت هوش و حافظه آنان میشود».
مدارس دوزبانهی ارامنه، الگوئی برای ایران؟
ایملیا نرسسیان، استاد دانشگاه تهران که خود یک محقق و تبار ارمنی دارد، به دویچهوله میگوید، تنها مدرسهی دوزبانه در ایران مدارس ارامنه است و قومیتها و یا اقلیتهای دینی دیگر ساکن کشور مثل کردها، بلوچها، آذریها، عربها ازاینگونه امکانات برخوردار نیستند.
نرسسیان به این پرسش که آیا مدارس ارامنه میتوانند الگویی برای تدریس زبان مادری دیگر قومیتهای کشور باشد، چنین پاسخ
میدهد: «مدارس ارامنه خودش کلی مسائل و مشکلات دارد و دربارهی مدارس ارامنه نیز باید یک سری بازنگریها بشود. ولی این موضوع باید جزء سیاست هر مملکتی گنجانده شود که زبانهای بومی فرصت رشد داشته باشند. مثلا هفته شهریار را در نظر بگیرید که این هفته بزرگداشت این ادیب بزرگ بود.»
وی میافزاید: «من فکر میکنم که دوزبانه بودن ایشان موضوع جالبی است. شهریار هم به زبان فارسی و هم به آذری اشعارش را سروده است. اگر ما بتوانیم زمینهی رشد زبانهای دیگر را ایجاد بکنیم، میتوانیم شاعران دوزبانهی دیگری هم ببینیم که به ادبیات ایران خدمت بکنند. بهتر است این زبانها حداقل از سوی انجمنها و ان. جی. او.هایی که در میان اقوام وجود دارند، نه در حد زبان خانگی بلکه در سطحی بهتر آموزش داده شوند.
آیا انجمنهای ادبی میتوانند به حفظ زبان کمک کنند؟
: تظاهرات براى آموزش زبان مادرى در مدارس ايراناما در طول سه دههی اخیر تا به امروز انجمنهای ادبی و یا ان جی اوهای فرهنگی با اهداف تدریس و آموزش زبان مادری در ایران نیز بنا به قول کارشناسان اقوام، تاسیس نشده است. دکتر عبدالرحمن دیهجی از منطقه ترکمننشین ایران به دویچهوله دراینباره چنین توضیح میدهد: «در منطقهی ترکمن صحرا تا به حال شاهد ایجاد انجمنی با هدف آموزش زبان ترکمنی نبودم. البته اصولا ان جی اوها بدون پشتوانهی مالی از سوی دولت قادر به اجرای چنین برنامهای نیستند».
به نظر دیهجی، تاسیس چنین انجمنهایی به فراگیری زبان ترکمنی در سطح گسترده نمیتوانند چندان کمکی بکنند. این انجمنها تنها بین ادبا و شعرا و علاقمندان به زبان و ادبیات قومی خود و افراد خاص میتوانند تاثیر گذار باشند. اما حمایت از زبان مادری اقوام در حد گسترده، به عنوان بخشی از گنجینه و میراث ادبی و فرهنگی ایران، فقط بر اساس یک سیاست کلی و رسمی دولت و تربیت متخصصین و تخصیص بودجه امکان پذیر خواهد بود.
شرایط برای تحصیل به زبان مادری هست
دیهجی براین باوراست که زمینهی تحصیل و تدریس به زبان مادری برای قومیتها در ایران وجود دارد. وی ترکمنهای ایران را مثال میآورد و تاکید میکند: «علیرغم عدم تدریس زبان ترکمنی بازهم شاعران و نویسندگان ترکمن در ایران، هم پیش ازانقلاب و هم در سه دههی اخیر سعی کردند با چاپ آثاری به زبان ترکمنی به خواست و نیازهای درونی جامعهی خود پاسخ دهند. به نظر او اگر دولت بخواهد قوانین مربوط به تحصیل به زبان قومیتها را اجرا کند، برای تدریس به زبان ترکمنی در ایران به اندازهی کافی کادرعلمی و آموزشی وجود دارد».
هم امیلیا نرسسیان، استاد دانشگاه در تهران و هم دکترعبدالرحمان دیهجی، نویسندهی کتابهای کودکان و نوجوانان ایرانی معتقدند که تحصیل به زبان قومیتها در کشور میتواند بخشی از مشکلات آموزشی و تعلیم و تربیت و همچنین اقتصادی در کشور را کاهش دهد.
مقامات آموزش و پرورش کشور اعلام کردهاند که فقط مردودیها در ایران بیش از ۴۰۰ میلیارد تومان برای نظام آموزشی ایران ضرر بهدنبال داشته است.
طاهر شیرمحمدی