به دلیل سیاست های مداخله گرایانه رژیم تهران در کشور های منطقه و بوجود اوردن گروههای تروریستی و حمایت از انان در خاورمیانه و جهان، و به دلیل سوق دادن برنامه های اتمی و مخرب خود به سمت تولید بمب اتمی، و مخالفت با حرکت ها و برنامه های صلح امیز و کمک به تخریب روند صلح و تهدید دول منطقه، و عدم توقف غنی سازی اورانیوم، شورای امنیت در 14 روز پیش چهارمین قعطنامه خود را علیه سپاه پاسداران و شرکت های مربوطه به ان را تصویب کرد.
شکل تاثیر قعطنامه و بی اعتنایی حکومت امنیتی ایران به قعطنامه 1929 شورای امنیت و در این اواخر تهدید به حمله و مقابله با مصوبات قعطنامه که خواهان تفتیش کشتی های عازم از ایران و به ایران است، صبر و حوصله تمامی دول جهان و به خصوص کشور های حوزه خلیج عربی را سر برده است، غرب و در راس ان امریکا با اعزام یک ستون از ناو های سنگین
و تهاجمی خود برای تفتیش کشتی ها، عزم خود را برای به اجراء دراوردن بیانیه شورای امنیت را نشان داد، و کارشناسان استراتژیک و سیاستمداران منطقه و حامی قعطنامه بر این امر موتفق القول هستند، که در صورت عدم تمکین و قبول نظام ایران به خواست جهانی، راه حل نظامی و حمله قافلگیرانه برای توقف تعرضات تهران به امری در حال محال تبدیل شده است و مجله فوربس دیروز با انتشار مقاله ایی، حمله به رژیم نظامی و دیکتاتوری ایران را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است، به
بعضی از نوشته ها و مندرج در مقاله توجه فرمایید.
مقاله اي که ديروز در مجله معروف «فوربس» و تحت عنوان «چگونه تغيير رژيم در ايران دنيا را متحول خواهد کرد» منتشر شده دولت امريکا را ترغيب به تغيير رژيم در ايران از طريق حمله نظامي ميکند، و پس از ارائه ليستي از منافع مختلف يک حمله نظامي به ايران، مينويسد، «و بالاخره يک ايران آزاد! حتي اگر به اين معني باشد که مردم آن کشور مجبور باشند راه خود به سوي آزادي و دموکراسي را از ميان خرابه ها پيدا کنند و قيمتش را با خون و ثروتهاي برباد رفته خود بپردازند.»
در اين مقاله آمده است، «آيا ما در شرف وقوع يک جنگ هستيم؟ از لحاظ زماني لحظه اي مساعد تر از اين نميتوان يافت. کشورهاي خاور ميانه به يقين حاضرند خرج چنين حمله اي را هم بدهند، همانطور که خرج اولين جنگ خليج فارس را دادند. انحراف اذهان عمومي از جريان نشت نفت در خليج مکزيک و جنگ افغانستان ميتواند براي دولت اوباما مفيد باشد. اجازه بدهيد رک بگويم: به ازاي هر يک امتياز منفي که تغيير رژيم با خود خواهد آورد، تغيير ندادن رژيم يک امتياز منفي دارد.
به زودي ممکن است آقاي پرزيدنت متوجه شود که چاره ديگري در مقابلش نيست. اما با تغيير رژيم در ايران دنيا چگونه عوض خواهد شد؟» مقاله «فوربس» سپس فهرستي به اين شرح از تاثيرات مثبت تغيير رژيم در ايران ارائه ميدهد: ?) دسترسي آزاد تر نيروهاي آمريکائي به افغانستان از طريق خليج فارس، به جاي تکيه کردن بر دولتهاي بي ثباتي مثل قرقيزستان يا ازبکستان. ?) نجات پيدا کردن از قيد و بند هائي که روسيه براي سياستهاي صلح و مبارزه با تروريسم ايجاد ميکند ?) از ميان برداشته شدن تهديدات و مسابقه تسليحاتي اتمي در منطقه خاور ميانه ?) يک عراق آزادتر ?) يک لبنان آزادتر ?) يک غزه? آزاد تر و يک اسرائيل امن تر ?) نفت ارزان تر ?) يک آسياي ميانه? آزاد تر ?) ضعيف شدن قدرت امپرياليستي روسيه در منطقه ??) و بالاخره يک ايران آزاد، حتي اگر به اين معني باشد که مردم آن کشور مجبور باشند راه خود به سوي آزادي و دموکراسي را از ميان خرابه ها پيدا کنند و قيمتش را با خون و ثروتهاي برباد رفته خود بپردازند.
http://www.forbes.com/2010/06/24/iran-nuclear-weapon-oil-opinions-columnists-melik-kaylan.html?boxes=Homepagechannels