بازداشت زنى "خون آشام" كه مديركل چوبه هاى دار در ليبى بود

By A A سپتامبر3,2011

اعدامگران و جلادان قذافى بود و به “مديركل خون آشام چوبه هاى دار” معروف شده بود، اينك به چنگ آزاديخواهان افتاده است. شايد اين معما را نتوان به اين زودی ها حل كرد كه طاغوت ها جلادان را مى سازند يا جلادان طاغوت ها را، يا توده ها هر دو را؟ به عبارت ديگر آيا

صاحبان قدرت، جاهلان را بالا مى كشند و عليه انسانها بكار مى گيرند يا جاهلان با شمشير و شلاق خود تختهاى فرمانروايى را ايمن و استوار مى كنند تا در زير آن بخزند و خوش باشند؟! يا اينكه هر دو را توده ها با هورا به عرش مى برند و سپس خود از آنان به وحشت مى افتند! به هر حال، رابطه اين خانم و پدرش با قذافى رهبر سرنگون شده ليبى در همين معادله ها مى گنجيد. بازداشت اين زن كه بنا به گفته خبرگزارى ايتاليايى

“آنسا” در يكى از نقاط غرب طرابلس ، پايتخت ليبى، صورت گرفت، مردم ليبى را بسيار شاد كرد. يكى از آزاديخواهان ليبى در يك برنامه تلويزيونى گفته بود : “اگر ما در اين انقلاب شكست بخوريم، هدا بن عامر همه ما را به چوبه هاى دار خواهد سپرد”. هدا بن عامر كه ويلايش را يك هفته پس از آغاز انقلاب ليبى (17 فوريه 2011)، در منطقه طابلينو در شهر بنغازى به آتش كشيدند، خطرناكترين زن ليبى و شايد خاورميانه بود. او طى 27 سال گذشته يكى از اركان مهم نظام قذافى بود.

عشق رهبر

گفته مى شود پدر وى نزديك بود عشق به رهبرى اش را با بريدن سر فرزند ثابت كند. باز در اين روايت معلوم نيست كه عاشق سينه چاك، نمايش بازى كرده است يا فرمان نمايش از بالا صادر شده است و يا اينكه واقعا اين پدر، از فرط وطن پرستى، به پرستش رهبرى روى آورده بود؟!

ماجراى مشهور فتحى بن عامر پدر هدا از اين قرار است: سرهنگ قذافى در سال 1973 يكباره عصبانى شد يا حوصله اش سر رفت و اعلام تمايل به استعفا نمود.

وقتى خبر به گوش فتحى رسيد پسر شير خوارش را زير بغل گرفت و دوان دوان به استاديوم ورزشى شهرش شتافت. او بچه را در انظار عموم بر زمين نهاد و چاقو تيز كرد و تهديد نمود: يا پس گيرى استعفا يا بريدن سر اين شيرخوار!

قذافى استعفا را پس گرفت و فتحى مقرب درگاه شد و به هر چه خواست رسيد. امتياز اين قرابت به دخترش نيز رسيد و استعداد چشمگير اين دختر در جان ستاندن و مرگ افشاندن به كمكش شتافت!Libya_Sadegh_alshavihdi._260_x_299

توضیح عکس: دانشجوی اعدامی صادق الشهویدی
خانم هدا بن عامر (متولد 1954) كه مشهور است “كلاه را با سر صاحب كلاه مى آورد”، از عضويت در كميته هاى انقلاب شروع كرد و نردبان ترقى را به گونه اى طى كرد كه به دبير كلى كميته هاى انقلابى خلق در امور بازرسى و مراقبت رسيد كه ديگر حتى وزيران قذافى از او در ترس و وحشت بودند.

البته او در دو مقطع شهردار بنغازى شد و جالب آنكه از آن شهر و مردمانش نفرت داشت. او مى گفت: بنغازى فقط يك مرد دارد و آن منم! وى زمانى عضو پارلمان فرمايشى ليبى شد و حتى يكى دو سال نائب رئيس مجمع نمايندگان پارلمان هاى عرب گرديد. او در آغاز سال گذشته ميلادى ديدارى با بشار اسد رئيس جمهورى سوريه داشت كه اين روزها با خشم مردمش روبرو است.

اعدام انقلابی

عقد ازدواج اين خانم را با شوهرش يونس معافه را خود معمرقذافى در سال 1982 بست. حاصل اين ازدواج دو فرزند بود. هدا ده يازده سال پيش از ازدواج يعنى در سال 1972 كار حملات انقلابى اش عليه دانشجويان را شروع كرد. اما مشهورترين رويداد آن دوران او اعدام دانشجويى به نام صادق الشويهيدى بود.

صادق حامد الشويهدى در مارس 1984 با مدرك مهندسى پرواز از امريكا به كشورش ليبى برگشت. اين جوان “جبهه نجات ليبى” راتشكيل داد. وى در 5 ژوئن 1984 دست و پا بسته به يك ورزشگاه در بنغازى آورده شد و در دادگاه “انقلابى مردمى” به اعدام محكوم گرديد. چوبه دار درجا برافراشته شد. ليكن وقتى خانم هدا بن عامر در ميان شعارهاى آتشين عليه خائنين، چارپايه را از زير پايش كنار زد، طناب، كار ساز نشد و كف پاهاى اعدامى در حركت ماند.

در اينجا اين خانم پاها را به چنگ گرفت و آن قدر كشيد تا از مرگ اعدامى مطمئن شد. پيكر اعدامى را به بيمارستان بردند تا گواهى فوت صادر شود. آنجا نيز پزشكان با علايم حياتى در صادق الشويهدى مواجه شدند. به او تنفس مصنوعى دادند و ضربان قلبش را به سرعت به حالت طبيعى در آوردند. اما شادى كادر پزشكى طولى نكشيد زيرا “انقلابى ها” آمدند، جورابى سوراخ شده در دهانش گذاشتند و آن قدر در جوراب و دهان و گلوى آن بيچاره ماسه ريختند تا جان به جان آفرين سپرد.

اين “اعدام انقلابى” چهره هدا را در نظر قذافى درخشان كرد. لذا افتخار مشاركت در اعدام 7 دانشجو در استاديوم بنغازى در سال 1987 را نيز به او داد، و چه نردبان ترقى اى از اجساد قربانيان مطمئن تر!

نام اين خانم كه گفته مى شود ميليونها دلار از بيت المال ربوده و اختلاس كرده است در ليست 38 شخصيت تحت تعقيب انقلاب عليه نظام قذافى بود. اما كمتر كسى مى دانست كه فرمان آتش او در 17 فوريه 2008 عليه ليبيايى هاى معترض به توهين كاريكاتوريست دانماركى به پيامبر اكرم (ص) يكى از اخگرهاى زير خاكستر انقلابى بود كه در 17 فوريه 2011 شعله ور شد و بنياد فرمانروا و خاندان و جلادانش را به باد داد.

By A A

Related Post