انبوه بيگانگان در کشورهاى خليجى هشدار داد و آن را به مثابه خطرى دانست که در صورت عدم برخورد
صحيح با آن مى تواند، اوضاع را کاملا به هم بريزد. ضاحى خلفان تميم نوشت: کشورهاى عضو شوراى تعاون خليج بر سر دوراهى اند. آنها يا بايد راه صحيح را برگزينند و يا خود را آماده عواقب ناخواسته اين عدم تعادل در بافت جمعيتى کنند. آنها مى توانند “فرار به جلو” را انتخاب کنند، اما نه به آن معنى که روشنفکران از اين عبارت
مى گيرند. او افزود: منظور اين است که بايد پيش از آنکه خطر از پشت سر به ما برسد، با برنامه هايى استراتژيک به سرعت رو به جلو برويم. ما مسئولان بايد از خود بپرسيم که اگر چنين يا چنان شود آن وقت چه مى توان کرد؟! فرمانده کل پليس دبى ضمن برشمردن آثار زيانبار حضور انبوه کارگران بيگانه و شاغلان بازار
غير بومى، مى گويد: چرا بايد مجبور شويم زبان و هويت خود را به نفع بيگانگان از دست بدهيم و آينده فرزندان خود را به ناکجا آباد ببريم. او مى پرسد: بازار ما به دست چه کسانى است؟ کالاهاى ما کجاست؟ آيا مى توان به عنوان يک شهروند خليجى در برابر مافياهاى موجود قد علم کرد و در بازار کسب و کار فعاليت کرد؟ ضاحى
خلفان تميم وضع موجود را مضر به حال اوضاع اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى، زبانى، روانى، جمعيتى، سياسى، هويتى و ملى خليجى ها دانست و هر يک از اين ابعاد را جداگانه مورد اشاره قرارداد. او مى نويسد: هر بار
مشکلى را از “مجهول التابعيت ها” حل مى کنيم، موج ديگرى از آنان رو مى شود. وى به مشکل ديگرى نيز اشاره مى کند و مى گويد: مجردهاى بيگانه زيادند و بچه هاى سرراهى نيز متولد مى شوند. اين فرمانده پر تلاش و اثرگذار مى نويسد: اگر اوضاع همين طور ادامه يابد، 50 سال ديگر يا زودتر ما خود را در سرزمين خويش
سرگردان خواهيم يافت. شايد قوانينى بين المللى مطرح شوند که ما را بين دو گزينه بگذارد: دادن تابعيت به بيگانگانى که مثلا 10 سال مقيم بوده اند، يا پذيرش اتهام نژادپرستى و امثال آن و تن دادن به عواقب اين اتهام. او در پايان مقاله اش نتيجه مى گيرد: همان گونه که حمله به برجهاى امريکا را پيش از وقوع، نمى توانستيم تصور
کنيم و نمى دانستيم امت مسالمت جوى ما آماج اتهام “تروريسم” مى شود، اکنون نيز مى توان متوقع آن بود که قلب اين امت را نشانه روند و کشورهاى خليجى را سردمدار نژادپرستى بخوانند و آماج حملات کنند.